تجارت

نیمروز، سرزمین اساطیر

ناظم نیوز: مجموعه اقوام ساکن در استان به همراه سنن و شیوه خاص زندگی، زندگی ایلی با الگوی سکونت و آداب و رسوم ویژه، از جاذبه های چشم نواز استان است. برخی از اعیاد و مناسبت ها مورد توجه بیشتر می باشد. ازجمله اعیاد مذهبی قربان و فطر بسیار با شکوه برگزار می شود و عید نوروز جایگاه آنها را ندارد. در برپایی مجالس شادی، دهل و سرنا و چوب بازی، رونقی خاص داشته و جشن برداشت محصول نیز در بعضی نقاط برگزار می شود . در مجالس عزاداری با توجه به گرایشات دینی، مذهبی، حضوری پررنگ از آشنایان مشاهده شده و پیوندی محکم را به نمایش می گذارد. پوشش مردان را اغلب پیراهنی بلند و شلواری گشاد با چینهای متفاوت و عمامه ای بر سر و پوشش زنان را پیراهن هایی بلند به همراه سوزن دوزی ها، خامه دوزی ها و سرمه دوزی های هنرمندان، چادر و زیورهای مختلف ( در بلوچستان ) تشکیل می دهد. مردم به دامداری و کشاورزی علاقه داشته و معمولاً در کنار هر شغل دیگری از این دو نیز بویژه در نقاط روستایی استفاده می برند. به سرزمین رستم، زال و سام سفر می کنیم و با آداب و روسم این دیار آشنا می شویم.

به گزارش ناظم نیوز سرزمین اساطیری سیستان و بلوچستان از دو ناحیه شمال و جنوب تشکیل شده است. سیستان امروزی که قسمت شمالی استان را در برمی گیرد، در کتاب اوستا، یازدهمین سرزمینی است که اهورامزدا آفریده. همچنین زادگاه رستم دستان قهرمان حماسی شاهنامه فردوسی می باشد.
تاریخ نگاران سیستان را به گرشاسب، یکی از نوادگان کیومرث نسبت داده اند. نام سیستان از نام اقوام آریایی سکا اخذ شده است. سکاها در حدود سال 128 قبل از میلاد، سیستان را به تصرف خود در آورده و در پهنه آن استقرار یافته اند.
نیمروز نام دیگر سیستان است. همچنین بنای بیشتر شهرهای سیستان را به پهلوانان اسطوره ای ایران چون زال، سام و رستم نسبت داده اند. زمانی سیستان جزو متعلقات دولت ساسانی به شمار می آمد که به دست اردشیر بابکان فتح شد و در سال 23 هجری قمری، مسلمانان عرب این سرزمین را فتح کردند.اولین فرمانروای معروف ایرانی این سرزمین بعد از اسلام، یعقوب لیث صفاری بود. بعد از صفاریان، سامانیان، غزنویان و سلجوقیان نیز هریک، مدتی در این سرزمین فرمان رانده اند.سرزمین بلوچستان امروزی که ناحیه جنوبی استان را تشکیل می دهد، در قدیمی ترین اسناد تاریخی به اسم مکا مشهور بوده و در نوشته های هرودت تاریخ نگار یونانی از آن به عنوان گدروزیا یاد شده است.به دنبال سقوط هخامنشیان توسط اسکندر مقدونی ( 230 پ- م ) وی مسیر بازگشت خود از هند را گدروزیا انتخاب کرده است. پس از ساسانیان توسط اعراب مسلمان، در زمان خلیفه دوم، اکثر مردم این سرزمین بلافاصله به اسلام گرویدند.
از زمان ساسانیان به بعد این سرزمین همواره جزیی از ایران محسوب می شد تا اینکه با دخالت بریتانیا در قرن نوزدهم میلادی عملاً به دو بخش غربی و شرقی تقسیم شد. از این به بعد بلوچستان مانند سایر ایالت ها و ولایت های کشور حکومت خان خانی داشت تا در سال 1307 ه.ش پس از شکست دوست محمد خان بارکزهی قدرت حکومت مرکزی در این خطه تثبیت شد.

موسیقی
موسیقی سیستان و بلوچستان از جمله هنرهایی است که به جهت شرایط خاص استان، شاخص تر از دیگر استان ها، طی سالیان دراز گرما بخش شادی و شور مردم این سامان بوده است. سازهایی مثل قیچک، رباب ، بنجو، تنبورک، دهلک و سازهای ضربی، مانند طشت و کوزه که خاص منطقه است، وسعتی در خور توجه به موسیقی این خطه داده و به همراه دهل و سرنا از دیگر سازهای رایج، بویژه در منطقه سیستان، رونق افزای محافل جشن و سرور می باشد.
از انواع موسیقی در استان می توان موسیقی های رزمی ، مجلسی، عرفانی و بزمی را نام برد، که بیان کننده غم ها، شادمانی ها، حماسه ها و روحیه فداکاری، تقوی، وفای به عهد، حب وطن و میهمان نوازی مردم استان است.
موسیقی بومی و ترانه های فولک مردم سیستان و بلوچستان ظرافت ویژه ای دارند. این لطافت شاید به دلیل طبیعت خشن و شیوه سخت گذران انسان در این خطه، اندکی غیرعادی به نظر برسد، ولی موسیقی بومی و ترانه های عامیانه مردم این سزمین، نمودار کاملی از سفر مردم آن است.
ترانه های محلی بلوچ بیشتر در مراسم جشن عروسی و مخصوصاٌ عید فطر خوانده می شود. ترانه های محلی سیستان نمایانگر زندگی مادی و معنوی مردم این سرزمین است. اکثر این ترانه ها ارتباط مستقیمی با محیط طبیعی، شیوه زندگی و باورهای دینی و اعتقادی مردم منطقه دارند.
اشعار محلی بلوچ غالباٌ در مراسم اعیاد و مخصوصاٌ عیدفطر خوانده می شود و موزیک محلی که عبارت از سرنا، دهل و طبل است آن را همراهی می کند.

هنرهای دستی
هنرهای دستی در استان اهمیت ویژه ای داشته و نقش مهمی در ایجاد اشتغال و تأمین درآمد سکنه ایفا می کند. این هنرها نشأت گرفته از خصوصیات اخلاقی و اجتماعی مردم می باشد. صنایع دستی بیشتر در نقاط روستایی و توسط زنان و دختران انجام گرفته و مخصوصاً در فصل زمستان رونق بیشتری می یابد.
مهمترین انواع صنایع دستی استان عبارتند از: سوزن دوزی بلوچی، قالی و قالیچه، سکه دوزی، حصیربافی، سفال سازی، جواهرسازی، خراطی، پلاس بافی، خامه دوزی، پارچه بافی سنتی و ساخت ادوات موسیقی. دراین بین سوزن دوزی به جهت ظرافت و تنوع و کاربرد متفاوت آن، قالی و قالیچه به جهت رواج دامپروری، با کیفیت و نقوش زیبای آن، سکه دوزی به جهت استفاده در جشن ها و عروسی ها و تنوع زیاد، سفال سازی به جهت استفاده از دست و عدم بکارگیری ابزار مدرن با سابقه ای بسیار طولانی و حصیربافی به جهت فراوانی نخل وحشی و تنوع محصولات از جایگاه و جلوه خاصی برخوردارمی باشند.
وجود مهاجرين از شهرستان هاي مختلف كشور به اين استان و نيز آمد و شد مردم استان باكشورهاي همسايه مرزي تا حدي بر روي آداب و رسوم مردم منطقه تاثير گذاشته است . در اين ميان بايد به حضور عشاير كه در حفظ آداب و رسوم خود كوشا بوده اند اشاره كرد بر اثر مرور زمان اكثر عشاي يك جا نشين و با جوامع روستايي و شهري ادغام شده اند،اين امر باعث شد تا فرهنگ و آداب و سنن بومي و سنتي روستاها و شهرها تا حدودي حفظ و در بعضي مناطق به صورت بكر باقي بماند .مجموعه اقوام ساکن در استان به همراه سنن و شیوه خاص زندگی، زندگی ایلی با الگوی سسلامدت و آداب و رسوم ویژه، از جاذبه های چشم نواز استان است. برخی از اعیاد و مناسبت ها مورد توجه بیشتر می باشد. ازجمله اعیاد مذهبی قربان و فطر بسیار با شکوه برگزار می شود و عید نوروز جایگاه آنها را ندارد. در برپایی مجالس شادی، دهل و سرنا و چوب بازی، رونقی خاص داشته و جشن برداشت محصول نیز در بعضی نقاط برگزار می شود . در مجالس عزاداری با توجه به گرایشات دینی، مذهبی، حضوری پررنگ از آشنایان مشاهده شده و پیوندی محکم را به نمایش می گذارد. پوشش مردان را اغلب پیراهنی بلند و شلواری گشاد با چینهای متفاوت و عمامه ای بر سر و پوشش زنان را پیراهن هایی بلند به همراه سوزن دوزی ها، خامه دوزی ها و سرمه دوزی های هنرمندان، چادر و زیورهای مختلف ( در بلوچستان ) تشکیل می دهد. مردم به دامداری و کشاورزی علاقه داشته و معمولاً در کنار هر شغل دیگری از این دو نیز بویژه در نقاط روستایی استفاده می برند.

«جشن ها و اعیاد ملی و مذهبی»
در استان سیستان و بلوچستان برخی از اعیاد و جشن های ملی و مذهبی بسیار با شکوه و برخی دیگر به شکل معمولی برگزار می شود. از اعیاد ملی، عیدنوروز در منطقه می توان نام برد ، ولی اعیاد مذهبی نظیر عیدفطر و قربان بسیار باشکوه و با مراسم خاصی برگزار می شود.

«عید نوروز»
مردم در ایام نوروز لباس نو می پوشند و به دیدار یکدیگر می روند. مردم سیستان روز عید به کوه خواجه می روند و در بزرگداشت جشن نوروز شادی می کنند.خصومت ها را در روزهای عید نادیده می گیرند و صلح و آشتی می کنند.

«عید سعید فطر»
یکی از اعیاد بزرگ استان عید فطر است. در این روز مردم لباس نو می پوشند و پس از 30 روز روزه داربودن در محل هایی به نام «عیدگاه» جمع می شوند و نماز عیدفطر برپا می دارند و فطریه می دهند و پس از آن به خانه مراجعت می کنند و سپس به خانه خویشان و اقوام خود می روند و عید را تبریک می گویند.روز عیدسعیدفطر یکی از روزهای مهم در نواحی مختلف استان سیستان و بلوچستان به ویژه ناحیه بلوچستان به شمار می رود.

«عید قربان»
یکی دیگر از اعیاد بزرگ مردم استان عید قربان است. در این عید مردم لباس نو می پوشند و در محل «عیدگاه» جمع می شوند. در این روز معمولاٌ چند خانوار با هم شتری را قربانی می کنند و گوشت آن را به فقرا و مستمندان احسان می کنند. پس از خاتمه مراسم قربانی دید و بازدید شروع می شود و به خانه دوستان و اقوام و آشنایان می روند و حلالیت می طلبند. مراسم دید و بازدید این عید تا سه روز ادامه می یابد.

«مراسم عروسی»
ازدواج و جشن و سرورهای مربوط به عروسی مهمترین مراسم شادی آور مردم سیستان و بلوچستان است. ازدواج تحکیم کننده روابط خویشاوندی و گسترش دهنده تیره و طایفه است و معمولاٌ در داخل تیره ها و طوایف و مبتنی بر روابط خویشاندی صورت می گیرد. خواستگاری متضمن آشنایی قبلی والدین می باشد برای خواستگاری رئیس خانواده پسر به خانه پدر دختر می رود و پس از صرف چای و انجام صحبت های متفرقه موضوع را با والدین دختر در میان می گذارد و چند روز به انتظار پاسخ می مانند. از طرفی مادر دختر موضوع را با دختر در میان میگذارد.
اولین مرحله عروسی بعد از مراسم خواستگاری مراسم شیرینی خوران است. در این مراسم لباسهای عروسی تحویل می شود، مهمانان با شیرینی، نقل، چای و خرما پذیرایی می شوند و از آن پس، دختر برای پسر نامزد می شود.
در دوران نامزدی در عید فطر، قربان و عیدنوروز، اگر داماد در موطن خود باشد پدر عروس او را دعوت می کند و داماد پس از مهمانی مبلغی به عنوان عیدی به همراه گوسفندی به خانواده عروس پیش کش می نماید دوران نامزدی گاهی دو سال طول می کشد.

«سوگ ها و عزاهای عمومی و خصوصی»
مردم سیستان و بلوچستان پیرو دین مبین اسلام هستند، در سیستان شیعه و سنی در کنار هم با وحدت مثال زدنی کنار هم زندگی می کنند.برگزاری سوگ ها و عزاهای عمومی در بین اهل تسنن و تشیع همچون سایر نقاط کشور صورت می گیرد، ولی به عزاداری های خصوصی اهمیت خاص می دهند.این اهمیت نشانه همبستگی عمیقی است که در میان مردم سیستان و بلوچستان وجود دارد.موقعی که کسی مریض می شود همه بستگان و همسایگان برای دیدن بیمار می روند.
اگر بیمار بهبود نیافت و فوت کرد، مجلس (پرسه) به مجلس عزا و سوگواری مبدل می شود. حاضرین به گریه و زاری می پردازند، مراسم تدفین برپا می شود.پس از غسل، متوفی را در کفن می پیچند و مردم بر میت نماز می خوانند. سپس متوفی را در تابوت قرار می دهند و به گورستان حمل می نمایند. موقعی که تابوت به گورستان نزدیک شد، مردمی که در گورستان جمع شده اند به اقوام متوفی به استقبال جنازه می روند. جنازه را در گور قرار می دهند.
پس از آن که روی مرده را پوشاندند و قبر را با خاک پر کردند، آنگاه مقداری خرما به حاضران احسان می کنند که خوردن آن ثواب دارد معمولاٌ بستگان متوفی افرادی را که در در مراسم تدفین حضور داشتند به نهار دعوت می کنند و نزدیک ترین فرد متوفی به مدت سه روز در خانه می ماند. در این مدت جهت تسلای خاطر او به دیدنش می روند.

«لباس های محلی»
شکل پوشش گروه های انسانی ارتباط مستقیمی با شرایط اقلیمی، فرهنگی و قومی هر منطقه دارد. همچنین پوشاک معرف ذوق و هنر، آداب و سنت های جوامع بشری بوده است. یکی از موضوعاتی که پیش از همه توجه انسان را در بدو ورود به سیستان و بلوچستان جذب می کند، تنوع رنگ در پوشاک است. البته این تنوع رنگ در بسیاری از نقاط ایران به ویژه در میان ایل قشقائی، شاهسون و کرد نیز مشهود است. لباس مردان بلوچ عبارت از پیراهن یقه باز، لباده بلند، دستار سفید، کمربند ضخیم است.
کفش مردها از کفش های مخصوصی است که نوک آن به طرف بالا برگشته است و عقیده دارند که این کفش ها آنها را در راه رفتن چابک کرده و در حرکت موجب زحمت آنها نمی شود.
لباس زنان بلوچ، پیراهن بلند است و با حجابی کامل بدن را می پوشاند.

آثار و شهرهای تاریخی
شهر سوخته در 60 کیلومتری جنوب زابل کنار جاده زابل و در 6 کیلومتری قلعه رستم واقع شده و مشتمل بر تپه هایی است که بیش از 50 متر ارتفاع ندارند. وسعت آن دو کیلومتر ونیم می باشد. این مکان بی گمان روزگارانی دراز یکی از مهم ترین مراکز شهرنشینی آسیا در عصر مفرغ بوده است. قدمت این تمدن را به 3500 تا 4000 سال قبل از میلاد تخمین می زنند.
قدمت شهرسوخته در کاوش های مقدماتی که در این شهر و پیرامون بمپور و بردسیر به عمل آمده است، نشان می دهد که مردمان این سرزمین در هزاره چهارم، سوم و دوم پیش از میلاد تمدن درخشان و همانند تمدن هند و بین النهرین داشته اند.

«شهر باستانی زرنج»
ویرانه های شهر باستانی زرنج ، پایتخت قدیم سیستان، در جلگه ای که در اطراف دریاچه هامون واقع شده، باقی مانده است. آثار و ویرانه ها معرف زمان آبادی و پایتختی این ناحیه مشهور تاریخی در دوران باستان و پیش از اسلام می باشد.
بدیهی است با شروع کاوش های علمی و مطالعات تاریخی آثار و بناهای فراوانی در منطقه زرنج از ادوار پیش از تاریخ و دوران هخامنشی، اشکانی، ساسانی و اسلامی کشف خواهد شد. از این شهر که حدود 1119 سال قبل پایتخت سیستان بود، اثری نیست.

اهم تپه های باستانی و تاریخی عبارتند از:
تپه های کلاتی بخشان، روباهک، مهتاب خزانه کوهک، میل مارد در سراوان مربوط به هزاره اول ق.م و تپه های سید میر عمر، تاسوکی(زابل) ، سیاهبون (چابهار).

«سوزن دوزی»
نقش بستن روی پارچه با نخ و تشکیل نقشی زیبا و سنتی است که در هر کجای استان به صورتی متفاوت انجام می شود: در زاهدان، سبک دوخت شماره دوزی یا آسان تانکه، در زابل خامه دوزی، در منطقه سراسری پریواردوزی و در محدوده ایرانشهر و نیک شهر سوزن دوزی دوتاری، موسم و چهارتاری می باشد. این رشته یکی از رودوزی های منحصر به فرد در کشور می باشد که به همین دلیل سوزن دوزی را به عنوان نورچشم زنان بلوچ می شناسند.

«سفال سازی»
سابقه تاریخی زیادی در این استان دارد، از آثار مکشوفه در شهر سوخته تا بقایای برجای مانده سفال در قلعه بمپور و قنوج. در 35 کیلومتری شهرستان مرزی سراوان روستایی به نام کلپورگان قرار دارد که سفال های سنتی آنجا از جمله سفال های قدیمی و منحصر به فرد کشور می باشد و سابقه چندین هزارساله دارد، ساخت آن صرفاٌ با دست و بدون بهره گرفتن از هر نوع ابزار و چرخ سفالگری است. نقش این سفال از آمیزش آب با سنگ «تی توک» و با دست صنعتگر شکل می گیرد، سپس مرحله پخت آن با توجه به زیبایی طرح، رنگ و قدمت در بازارهای داخلی و خارجی مطرح است.

«سکه دوزی»
نوع دیگر از صنایع دستی انحصاری استان، سکه دوزی است که به آینه دوزی، دکمه دوزی هم معروف است و به گرایش محلی سامان هم می گویند. این هنر با توجه به تنوع مواد اولیه و رنگارنگی پولک ها و درخشش آینه های ریز و درشت، طالبان زیادی دارد. مصرف اصلی آن تزئین اتاقها ومرکب تازه عروسان است. موطن اصلی سکه دوزی در بلوچستان است، اکنون طرح های کوچک و بزرگ سکه دوزی در آپارتمانها و منازل مسی، زینت بخش اتاق هاست.

«حصیربافی»
وجود نخل های زینتی کوتاه که در بیابان های بلوچستان بسیار به چشم می خورد و به گویش محلی «پیشPish» نام دارد، باعث بافت مصنوعات حصیری به ویژه طناب حصیری می شود، طناب حصیری عمدتاً نوعی مبلمان خراطی شده به ارزان قیمت به کار می رود و در فروشگاه های صنایع دستی عرضه می شود. نوعی زیرانداز، سجاده حصیری کتور، سیواس (کفش حصیری) صافی و غیره از جمله طرح های تولید شده با حصیر است که بیشتر در محل، مصرف دارد.

توطن سواری (زابل)
این بازی شبیه مسابقه قایقرانی است و بین افرادی که در راندن این وسیله بومی مهارت دارند برگزار می شود و به برندگان جوایزی هم تعلق می گیرد.

چوب بازی (چابهار)
دایره بزرگی از جمع بازیکنان تشکیل می شود، همراه با نوای ساز و دهل چوب بازی با حرکات آرام و منظمی آغاز می شود. به تدریج همراه با تندشدن آهنگ حرکات هم تندتر وتندتر می شود. در این حرکات بازیکنان چوب های خود را به هم می کوبند. کوچکترین غفلت باعث اصابت چوب به بدن بازیکنان می شود. هر بازیکن دو چوب در دست دارد و با آهنگ دو قدم به جلو برداشته، یک قدم به عقب برمی گردد و یکبار به دور خود می چرخد. وقتی بازیکن دو قدم جلوتر می رود باید چوب های خود را به صورت ضربدر در مقابل صورت خود نگه دارد، هر بازیکن وقتی برمی گردد با بازیکن پشت سری خود نیز به بازی می پردازد. این بازی برپایه مهارت و استقامت استوار است.

چل بازی
چل (به فتح چ و س ل) نام بازی است گروهی که بین دو تیم با نفرات مساوی هر گروه 5 نفره انجام می شود، بازی مذکور از جمله بازی های مذکور از جمله بازی های این محلی است که در رودهای پرآب و در محل های عمیق و یا استخر و دریا می تواند برگزار شود. این بازی در روستاهای ایرانشهر متداول است. بازی توسط یک نفر داور، داوری و قضاوت می شود.

شترسواری
شترسواری از جمله ورزش های بومی با محلی استان سیستان و بلوچستان است که به ویژه در شهرستان های خاش و ایرانشهر همچنان کم و بیش رایج است و به مناسبت هائی برگزار می شود.

گل گل
از جمله بازیهای شبانه روستاهای شهرستان زابل که پس از فراغت از کار روزانه در کوچه میدان ده انجام می شود بازی گروهی است بین دو تیم به نام «گل گل» (گل گل ها) تعداد بازیکنان هر تیم معمولاً از 5 تا 10 نفر است محل بازی به گونه ای که اشاره شد. کوچه یا میدان محل است. طول زمین بازی حدود 30 متر می باشد. هر تیم دارای یک سردسته است. این بازی نیازی به وسیله ندارد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا