تجارت

سرزمين تاريخی، بادگیرهای قديمی

ناظم نیوز: ‌ يزد جلوه‌هايي‌ از باشكوه‌ترين‌ و درخشانترين‌ ميراث‌ فرهنگي‌ و تمدن‌ كهن‌ ادوار مختلف‌ تاريخي‌ ايران‌ را در خود جاي‌ داده‌ است‌. تاريخ‌ سكونت‌ انسان‌ در اين‌ خطه‌ از هزاره‌ سوم‌ پيش‌ از ميلاد فراتر رفته‌ است‌، به‌ طوري‌ كه‌ در عهد پيشداديان‌ طوايف‌ در حال‌ كوچ‌ از بلخ‌ به‌ پارس‌، اين‌ سرزمين‌ را يزدان‌، ناميدند و از آن‌ زمان‌ به‌ بعد يزد محل‌ عبادت‌ شد. از مهم‌ترين‌ مراكز اسكان‌ اوليه‌ اين‌ سرزمين‌ به‌ مهرپادين‌ (مهريز) فهرشان‌، پهره‌ (فهرج‌)، خورميش‌، ادر (اردكان‌)، شواز، قلاع‌ موبدان‌ (ميبد)، طرنج‌، عقدا و اشكذر مي‌توان‌ اشاره‌ كرد. شهر يزد به‌ عنوان‌ محلي‌ پاك‌ و مقدس‌ در رأس‌ تمام‌ آبادي‌هاي‌ مزبور قرار داشته‌ است.

دره‌هاي‌ سرسبز و مناطق‌ ييلاقي ‌، چشمه‌ سارها ، ارتفاعات‌ و قله‌ها ، غارها ، حيات‌ وحش‌ و شكارگاهها و به‌ويژه‌ جاذبه‌هاي‌ كويري‌ از خصوصيات‌ جالب‌ توجه‌ طبيعت‌ يزد است‌ كه‌ برخي‌ از آنها جزء تفرجگاههاي‌ مهم ‌مردم استان‌ به‌ شمار مي‌آيد.
استان‌ يزد از لحاظ‌ كنش‌هاي‌ فرهنگي‌ نيز جالب‌ توجه‌ است‌. اين‌ منطقه‌ از لحاظ‌ رفتارهاي‌ فرهنگي‌ مردم‌كانون‌ گوناگوني‌هاست‌ و در اين‌ بين‌ خصوصيات‌ فرهنگي‌ زرتشتيان‌ از پيشينه‌ تاريخي‌ درخشاني‌ برخورداراست‌. زرتشتيان‌ طبق‌ آئين‌ زرتشت‌ مراسم‌ ويژه‌اي‌ را در روزهاي‌ معيني‌ از سال‌ برگزار مي‌كنند كه‌ از ديدگاه‌ جهانگردي‌براي‌ افراد مسلمان‌ و پيروان‌ ساير اديان‌ جالب‌ توجه‌ و ديدني‌ است.

استان يزد از سرزمينهای قديمی و تاريخی است و در ميان ايالتهای قديمی و بزرگ پارس، اصفهان، کرمان و خراسان قرار داشته است.
اين سرزمين از معابر و گذرگاههای مهم در ادوار تاريخی محسوب می شده است. اين استان از درگيريها و جنگهای سياسی تاريخ کشور ايران تا حدودی ايمنی داشته است. از طرفی صعب العبور بودن راهها به همراه محدوديت منابع آبی و غيره مانع عمده تسخير اين منطقه توسط بعضی از حکومتهای بزرگ و کوچک حاشيه و پيرامون اين منطقه در طول تاريخ بوده است. با توجه و گواهی گرفتن از منابع تاريخی آبادی نشينی در اين منطقه از قدمت طولانی برخوردار است. از مظاهر فرهنگ مادی و معنوی که مردم اين خطه از خود يه جای گذاشته اند و ميراث تاريخی آنها در دوره های قديمی به حساب آمده و نشانه هايی از مهر و آناهيتا ، ايساتيس و هخامنشی و زندان اسکندر و برج و بارو و کهن دژهای بزرگ و عظيم و پناهگاههای متعدد و موبدان و سران ساسانی و ابنيه و يادگارهای بعد از اسلام نظير مساجد و امامزاده ها و مزارها و … نشانگر فرهنگ و تمدن مردم چه قبل و چه بعد از دوره اسلامی بوده است.
»» مردم يزد به زبان فارسی رايج با پاره ای ويژ گيهای گويشی سخن می گويند و بسياری از واژه ها و ترکيبات زيبای فارسی را در گويش خود حفظ کرده اند. در استان يزد برخی ويژگيهای گويشی ميان شهرستانها ی مختلف محسوس است. معتقدی به آيين زرتشتی در ميان خود هنوز به زبان تياک نشان سخن می گويد و بويژه مراسم مدهبی خود را با اين زبان انجام می دهند.
نوروز
تدارک رسیدن نوروز از اوایل اسفند ماه با خانه تکانی آغاز می شود. تمیز کردن خانه و شستن تمام وسایل از اعتقادات مردم این سرزمین و نشان از تغییری اساسی در زندگی است. چیدن سفره هفت سین یکی دیگر از ارکان اصلی این جشن است. در این سفره، نمادهای سبزی، آب و همچنین نمادهای مذهبی دیده می شود. هنگام تحویل سال، افراد خانواده دور سفره هفت سین می‌نشینند و بزرگ خانواده دعای تحویل سال را می‌خواند. غذای سنتی این روز، سبزی پلو با گوشت است. بعد از تحویل سال، کوچک‌ترها به دیدن بزرگ‌ترها می روند و با تبریک سال نو، از آن‌ها عیدی می‌گیرند. در این دید و بازدیدها، با شیرینی و شکلات از میهمانان پذیرایی می‌کنند. دید و بازدیدهای عید تا روز سیزدهم فروردین به طول می‌انجامد.

مراسم ازدواج
مراسم ازدواج و جشن عروسی در شهرها و روستاهای مختلف استان یزد با اندکی تفاوت به یکدیگر شبیه‌اند. نخست خواهر و مادر پسر برای دیدن دختر به خانه آن‌ها می روند؛ اگر دختر را پسندیدند، هفته بعد با یک حلقه انگشتر، یک جفت کفش و یک جعبه شیرینی دوباره به خانه آن‌ها رفته و دختر را خواستگاری می‌کنند. چند روز پس از خواستگاری، اقوام داماد همراه با روحانی (عاقد) به خانه عروس رفته و عروس را بر سر سفره می‌نشانند. در سفره عقد، بادام، گردو، فندق، فلفل سیاه، زنجبیل، دارچین، نقل، نبات، عسل، روغن، نان، پنیر و سبزی خوردن، ماست و میوه می‌گذارند.

نخل گردانی
یکی از آیین ها و مراسم ویژه ماه محرم که در تمام نقاط یزد برگزار می‌شود، آیین نخل بندی و نخل گردانی است. نخل از جنس چوب است و آن را به شکل برگ درخت و یا سرو می‌سازند. معمولا وزن نخل زیاد است و جا به جا کردن آن نیاز به کمک ده ها نفر دارد. نخل را به عنوان تابوت «سیدالشهداء» یا نمادی از تابوت شهدای کربلا می‌شناسند و ریشه سنتی کهن دارد. مردم یزد در گویش محاوره‌ای به آن «نقل» می‌گویند و معتقدند که «نخل» یا «نقل» نشانی از قامت برافراشته شهدا است.
مراسم نخل‌بندی و نخل‌گردانی در یزد بدین صورت است که چند روز پیش از شروع ماه محرم، «باباهای» (خادمان) میدان شروع به تزیین و آذین بستن نخل می‌کنند. آذین‌بندی نخل حداقل یک هفته طول می‌کشد. در طول این مدت، باباهای میدان، زیورآلات و وسایل مربوط به تزیین نخل را ـ که قدمت آن‌ها به دوره صفویه می‌رسد ـ از انبار بیرون آورده و تمام روز را با پاهای برهنه به این امر می‌پردازند. بستن نخل نیاز به مهارت و سلیقه خاص دارد و خادمان میدان، شیوه‌های آن را از پدر و اجداد خود آموخته‌اند. آن‌ها ابتدا بدنه نخل را با پارچه سیاه می‌پوشانند، آنگاه روی پارچه سیاه را شمشیربندان می‌کنند. برای این کار، صدها شمشیر، قمه و خنجر برهنه ـ بعضی از آن‌ها جنس بسیار عالی دارد و نام سازنده آن‌ها بر روی آن‌ها نقر شده ـ را در دو ردیف بر دو بدنه نخل می‌بندند. به طوری که هر دو طرف نخل، شمشیربندان می‌شود و هیچ جای خالی در آن باقی نمی‌ماند.
سپس تزیینات دیگری از قبیل آیینه‌های بزرگ قاب‌دار، منگله‌ها و دستمال‌های ابریشمی رنگی و زری را در دو سوی نخل می‌بندند و بر تارک آن جقه‌های فلزی از جنس فولاد و برنج و هم رنگ آن‌ها پرهای طاووس یا میوه انار می‌گذارند و نخل را مانند یک حجله، زیبا و خوش بو می‌کنند. در داخل آن نیز زنگ‌های بزرگی را با طناب می‌آویزند و بچه ها هنگام حرکت، آن‌ها را به صدا در می‌آورند.
در روز بلند کردن نخل، ده ها تن از مردان محله، زیر پایه‌های نخل رفته و آن را با عظمت تمام به حرکت در می‌آورند و چون جنازه‌ای با شکوه آن را از میان موج جمعیت عبور می‌دهند. نخل‌گردانان نخل را تا مسیری می‌برند و یا آن را چند بار دور حسینیه محل می‌چرخانند.
در اطراف یزد رسم بر این است که درختان را وقف می‌کنند تا پس از کهنسال شدن، ساقه‌های آن‌ها را ببرند و نخل را با آن مرمت کنند . نخل‌سازی صنعت ظریفی است که همگان از عهده آن بر نمی‌آیند. استادان این رشته، شیوه‌های ساخت آن را به دیگران می‌آموزند. به دلیل اهمیت نخل و نخل‌گردانی در یزد، هم اکنون خانواده‌هایی در این شهر وجود دارند که شهرت آن‌ها «نخل بند» و «نخل ساز» است.

کتل بستن
در یزد به اسب زین کرده‌ای که به طرز خاص آراسته شده و پیشاپیش دسته عزاداری حرکت می‌کند،«کتل» می‌گویند. گاهی به گردن این اسب چند شال ترمه یا ابریشمی به رنگ‌های سبز و سرخ آویزان کرده و سر و صورت حیوان را با چند قطعه آیینه کوچک، نگین، قرآن و … آذین می‌نمایند و گاه بنا بر سلیقه شخصی و به تعبیری دیگر، پارچه سفید خون‌آلودی را بر پشت حیوان می‌کشند و چند قطعه چوب رنگ شده قرمز به نشانه تیر و پیکان در پارچه فرو می‌کنند. همچنین کبوتر خونی زنده‌ای را نیز بر پشت اسب می‌گذارند.
افسار این اسب یا کتل همواره در دست محافظ آن است و جلو دسته سینه زنی حرکت می‌کند و محافظ آن مرتب سر و صورت حیوان را نوازش می‌کند. این حرکت نمادین را «اسب و کتل» می‌نامند.

جشن مهرگان
می گویند جشن مهرگان به مناسبت پیروزی ایرانیان بر «ضحاک» ستمگر به رهبری«کاوه آهنگر» بر پا شد. ایرانیان به شکرانه این پیروزی که در روز «مهر» (دهم) از ماه مهر روی داد، جشنی بزرگ بر پا کردند. این جشن شش روز به طول می‌انجامد. در برخی از روستاها جشن مهرگان با ساز و شادمانی نیز همراه است و در روز پنجم جشن، گروهی از جوانان در محل آدریان یا سرچشمه قنات جمع شده و به شادمانی می‌پردازند.

جشن سده
جشن سده همان جشن پیدایش آتش است که از عهد باستان تاکنون رواج داشته است. چون این جشن را در صدمین روز زمستان برگزار می‌کنند، آن را جشن « سده» می‌نامند. ایرانیان باستان، سال را به دو فصل تابستان بزرگِ هفت ماهه و زمستان بزرگِ پنج ماهه تقسیم می‌کردند. چون از روز اول آبان که زمستان بزرگ آغاز می‌شود تا دهم بهمن که روز برگزاری این جشن است صد روز می‌گذرد، این جشن را سده نامیده‌اند.

جشن هیرومبا
هیرومبا جشنی است شبیه آتش افروزی جشن سده که هر سال در روستای «شریف‌آباد» اردکان برگزار می‌شود. تاریخ برگزاری این جشن با گاه‌شماری بدون کبیسه، هفته آخر ماه فروردین است.
زرتشتیان شریف‌آباد برای تهیه هیزم آتش هیرومبا به نیایشگاه «پیرهریشت» می‌روند. آن‌ها زمانی حرکت می‌کنند که پیش از غروب آفتاب به پیرهریشت برسند. آن‌ها اسباب و اثاثیه خود را با وانت یا الاغ می‌برند و شب در همان جا اقامت می‌کنند. سپیده دم روز بعد، مردان و جوانان پس از نیایش به صحرا می‌روند و بوته های خار را برای آتش هیرومبا جمع‌آوری می‌کنند. بانوانی که در پیرهریشت مانده‌اند، ناشتایی تهیه کرده و آن را به صحرا می‌فرستند. پس از آنکه هیزم آماده شد، مردان به پیرهریشت برمی‌گردند و مراسم چوب زنی انجام می‌شود. مراسم چوب زنی این گونه برگزار می‌شود: کسانی را که برای اولین بار در مراسم جمع‌آوری هیزم شرکت کرده‌اند یا در آن سال صاحب فرزند شده‌اند، بر سر دست بلند می‌کنند و با شادی و سرور به او چوب می‌زنند. بستگان این شخص باید کله قندی تقدیم کنند تا او رها شود. با این کله قند شربت درست می‌کنند و آن را می‌نوشند. به هنگام عصر، هیزم ها را با وانت یا الاغ به شریف‌آباد می‌برند و در میدان کنار آدریان انباشته می‌سازند. سپس آتش می‌افروزند و مراسم مذهبی را گرداگرد آتش برگزار می‌کنند.
بامداد روز بعد، زنان شریف‌آبادی به محل آتش هیرومبا می‌آیند. خاکسترها را کنار می‌زنند. گلوله های سرخ آتش را در آتشدان گذاشته، به خانه خود می‌برند. در خانه با چوب سندل، کندر دود کرده و آن را دور خانه می‌چرخانند، آنگاه خارج می‌شوند و به سوی آدریان شریف‌آباد باز می‌گردند و آتش را به آتش‌بند (مسئول نگهبانی از آتش) می‌سپارند. جشن هیرومبا در گذشته در روستای «مزرعه کلانتر» نیز برگزار می‌شد.

مراسم سدره پوشی
هنگامی که دختر یا پسر به سن سدره‌پوشی می‌رسد (سن تکلیف، هفت تا ده سالگی ) مراسم جشنی از طرف والدین او بر پا می‌شود. در این مراسم که اکثر افراد فامیل در آن حضور دارند، سفره رنگینی پهن می‌کنند و آن را با انواع نقل و شیرینی، خشکبار و یک مجمر آتش می‌آرایند. سپس دختر یا پسر که قبلاً حمام کرده، سدره می‌پوشد و بر سر سفره حاضر می‌شود. در این موقع، موبد در حین خواندن دعای «اورمزد» بند بلند و باریکی را که به «گشتی» معروف است، به پشت کمر سدره پوش می‌بندد و در پایان مراسم نقل و شیرینی تعارف می‌کنند.
مردم شهر یزد به دلیل موقعیت این شهر و اطلاق نام “دارالعباده” به آن، کمتر به موسیقی توجه نشان داده‌اند. بیشتر کسانی که صدای خوب و خوش دارند، هنر خود را از طریق مجالس عمومی روضه‌خوانی و مداحی عرضه می‌کنند. از طرفی، چون فضای جغرافیایی این شهر در مقایسه با موقعیت‌های جغرافیایی همجوار، از طراوت و نشاط چندانی برخوردار نبوده، مردم آن کار و تلاش را بر تفریحات دیگر ترجیح داده‌اند. تنها سازی که در یزد به عنوان ساز بومی و محلی نواخته می‌شود «عربانه» است. عربانه همان دایره است که یزدی ها در مجالس شادمانی و عروسی می‌نوازند و سایرین با کف زدن و گاهاً با خواندن ترانه‌های محلی و رقص این ساز را همراهی می‌کنند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا