برای خودم خطوط قرمز زیادی را تعیین میکنم!
ناظم نیوز: هومن سیدی که پیش از این هم فیلمها و سریالهای درخشانی را در کشور کارگردانی کرده، در گفتگویی جدید با یک نشریه آمریکایی درباره شرایط کنونی سینمای ایران و فیلم جدیدش یعنی جنگ جهانی سوم صحبت کرده است.
محمد حسینزاده
در سال جاری میلادی که حالا روزهای واپسین خود را سپری میکند، سینمای ایران حضور درخشانی در جشنوارههای بینالملیی داشت و جوایز ارزشمندی را از آن خود کرد. از حضور قدرتمند در ونیز و کن گرفته تا برلین و کارلووی واری که همگی با درخشش ایرانیان همراه بود و علاوه بر حضور فیلمهای ایرانی، در برخی از این جشنوارهها، هنرمندان ایرانی به عنوان داور نیز حضور داشتند مانند اصغر فرهادی و لیلا حاتمی… اما یکی از موفقترین فیلمهای امسال سینمای ایران، جنگ جهانی سوم ساخته هومن سیدی بود که از همان زمان ساخت هم مشخص بود فیلمی شاخص به شمار خواهد رفت ولی پس از پایان ساخت و حضور در جشنوارههای خارجی بیشتر مشخص شد که این فیلم تا چه اندازه موفق است.
هومن سیدی که پیش از این هم فیلمها و سریالهای درخشانی را در کشور کارگردانی کرده، در گفتگویی جدید با یک نشریه آمریکایی درباره شرایط کنونی سینمای ایران و فیلم جدیدش یعنی جنگ جهانی سوم صحبت کرده است. در این مطلب اسکات روکسبورو خبرنگار هالیوود ریپورتر آورده است که هرکسی که تجربه سینمای ایران را به رئالیسم اجتماعی و آثار عباس کیارستمی و اصغر فرهادی محدود کند، ممکن است از تماشای جنگ جهانی سوم ساخته هومن سیدی شوکه شود!
این فیلم که برای اولین بار در جشنواره ونیز اکران شد و جایزه بهترین فیلم را در بخش افقهای ونیز دریافت کرد، ترکیبی از ژانرها است: بخشی یک درام اجتماعی، بخشی یک تریلر هیجانی و در بخشی هم طنزی سورئال درباره صنعت فیلم. محسن تنابنده (برنده جایزه بهترین بازیگر مرد افقهای ونیز) بازیگر نفش شکیب، مردی است که برای از دست دادن همسر و پسرش در زلزلهای وحشتناک سالها پیش آسیب دیده اما در یک فیلم سینمایی درباره جنگ جهانی دوم به عنوان یکی از عوامل پشت صحنه شغلی به او داده میشود. اما زمانی که بازیگر اصلی فیلم دچار حمله قلبی میشود، کارگردان از شکیب میخواهد که وارد صحنه شود و نقش آدولف هیتلر را بازی کند. به نظر میرسد همه چیز برای شکیب خوب پیش میرود اما یک تراژدی دیگر به زودی او را وارد بحرانی دیگر میکند. هومن سیدی کارگردان این فیلم درباره احساسش نسبت به شخصیت اصلی خود و چالش ایجاد تعادل بین کمدی و تراژدی با نشریه هالیوود ریپورتر گفتگویی داشته است.
طنز سورئال در مرکز فیلم این ایده که این کارگر برای بازی در نقش آدولف هیتلر در نسخه فارسی یک فیلم هولوکاستی انتخاب میشود، جنگ جهانی سوم را از اکثر فیلمهای ایرانی امروز که تمایل به درام کاملاً واقعگرایانه دارند متمایز میکند. هومن سیدی در این رابطه میگوید: حق با شماست. در سالهای اخیر، بیشتر فیلمهایی که از ایران خارج میشوند، تفسیر اجتماعی هستند، با رویکردی کاملا واقعگرایانه به داستانگویی. اما مانند هر جای دیگری در جهان، فیلمسازان در اینجا سعی میکنند راههای دیگری را کشف کنند تا ببینند آیا ما قادر به گفتن داستانهایی در ژانرهای دیگر هستیم. به نظر من سینما در ایران بسیار زنده است، مثل همه جای دنیا. ما سعی میکنیم تحت تأثیر اتفاقاتی قرار بگیریم که ما را احاطه کردهاند و فیلمهایمان واکنشی به آن رویدادها باشد و از این جهت شما تنوع زیادی در تولیدات سینمای ایران مشاهده میکنید.
آیا این فیلم واکنشی به اتفاق خاصی در داخل ایران بود؟ هومن سیدی در پاسخ به این سوال از سوی خبرنگار هالیوود ریپورتر میگوید: من واقعا سعی کردم این فیلم از جایی در اعماق وجودم و از قلبم باشد، اما طبیعتا وقتی از کشوری مانند ایران میآیی، همیشه سعی میکنی در کنار مردم باشی. بسیاری از فیلمسازان در ایران در کنار مردم هستند و من نیز مستثنی نیستم سعی میکنم از اتفاقاتی که در اطرافمان رخ داده است، الهام بگیرم، مانند شرایط اقتصادی، روشی که پدر و مادرم با مشکلات گذران زندگی کنار میآیند. این الهام، راه را برای روایت داستانی که میخواهم بسازم، هدایت میکند.
سوال بعد خبرنگار هالیوود ریپورتر از هومن سیدی این است که آیا روند ساخت فیلم در ایران در دولت جدید تغییر کرده است؟ هومن سیدی در این رابطه میگوید: خب چیز جدیدی نیست در دولتهای قبلی ممنوعالکار بودم. اما به نظر من رویکردی که در آن نوعی جنگ میان کارگردانان و دولت وجود دارد، بیمعنی و غیرضروری است. سینما قدرتمند است و نشان داده است که توانایی توسعه و رشد دارد. من در گذشته چنین چیزهایی را دیدهام، فیلمسازان را ممنوع کرده و امثال آن. فکر میکنم بالاخره خودش درست میشود. اما واقعا میتوانم از جانب خودم صحبت کنم. این ممنوعیت ممکن است برای من اتفاق بیفتد و من خودم را در میان کسانی بیابم که برای پرداخت صورت حسابها تلاش میکنند. ما خوش شانس بودیم که توانستیم این فیلم را بدون هیچگونه حمایت دولتی بسازیم. تامین مالی از سوی سرمایهگذاران خصوصی و یک پلتفرم پخش خصوصی در ایران تامین شد.
در بخش دیگری از این مصاجبه این سوال پیش میآید که شخصیت اصلی خود یعنی شکیب با بازی محسن تنابنده را چگونه میبینید؟ او گاهی مضحک و غمانگیز به نظر میرسد و بعد در فیلم چهره هیولایی از او میبینیم! هومن سیدی در پاسخ به این سوال میگوید: من او را به عنوان یک هیولا نمیبینم، او را به عنوان کسی میبینم که وقتی برای اولین بار او را ملاقات میکنیم، آنچه را که زندگی به او داده است را پذیرفته است. او خانه و خانوادهاش را در زلزله از دست داده است و دیگر هیچ آرزویی ندارد. اما پس از آن، به دلیل فیلمبرداری فیلم، این شانس را پیدا میکند که در یک خانه خوب زندگی کند، او این دوستی پیدا میکند که مانند یک همسر جایگزین میشود و حتی صحبتهایی در مورد بچهدار شدن با او نیز مطرح میشود. این شخصیت ناگهان متوجه میشود که میتواند دوباره همه چیزهای از دست رفته را داشته باشد. وقتی آن را از او میگیرند، آن زمان است که چون دیوانهای میشود که کارهای وحشتناک انجام میدهد.
خبرنگار هالیوود دیپورتر میگوید یعنی تقریبا میتوان گفت که امید چیزی است که او را میکشد؟ هومن سیدی میگوید: نه، این را نمیگویم. این پیام فیلم نیست. برعکس، من معتقدم که امید چیزی است که شما را زنده نگه میدارد. اما آنچه امید را از بین میبرد شرایط است. شرایط او این امید را از بین میبرد. اما همچنان امید است که مردم را زنده نگه میدارد. این چیزی است که من عمیقا در قلبم به آن اعتقاد دارم.
فیلم درون یک فیلم، داستان جنگ جهانی دوم با بازی شکیب در نقش هیتلر در شمایلی که تقریبا قبلا در فیلم چارلی چاپلین دیدهایم، نوعی طنز پوچگرایانه و سورئال به داستانی میافزاید که واقعا غمانگیز است، آیا حفظ این تعادل دشوار بود؟ هومن سیدی در پاسخ به این سوال میگوید: در حین تولید تعدادی خط قرمز برای خودم تعیین کردم. نمیخواستم فیلمم نوعی فیلم پشت صحنه درباره این فیلم ابزورد باشد. اما وقتی عناصری از این فیلم را در درون فیلم نشان دادیم، میخواستم جعلی بودن همه آنها بسیار برجسته باشد. من سعی کردم نشان دهم که این فیلم در-فیلم چقدر پوچ است. کارگردانی که آن را میسازد پیرمردی است که فکر میکند در حال ساختن تصویری اصیل و غمانگیز از جنگ جهانی دوم و هولوکاست است. او متوجه تصاویر غیرقابل باوری که در واقع میسازد، نیست. زنی که اولین دستیار کارگردان اوست میداند، میبیند چه اتفاقی میافتد. او مدام به این نکته اشاره میکند که چقدر همه چیز جعلی و احمقانه است. حتی یکی از عوامل به این نکته اشاره میکند که فیلم چقدر بدترکیب و کمیک است. این یک فیلم واقعا مزخرف خواهد بود و قطعا فیلمی که کارگردان تصور میکرد نیست. برای من این خطوط بسیار ظریف و کمی هم ترسناک بود، چون اتفاقاتی در فیلم مانند صحنه اتاق گاز وجود دارد که وحشتناک است. این چیزی نیست که بتوانید به آن بخندید. اما ترسناک کردن آن بهتر در روایت داستان فیلم کمک کرد.
و در پایان از هومن سیدی سوال میشود که امیدوار هستید مخاطبان بینالمللی چه برداشتی از این فیلم داشته باشند؟ او در پاسخ میگوید: صادقانه بگویم، نمیدانم مخاطبان بینالمللی چه واکنشی نشان خواهند داد. فقط امیدوارم بتوانم نماینده خوبی برای سینمای ایران باشم و به تیمی که برای ساخت این فیلم زحمت کشیدند افتخار کنم. ما حدود 3 ماه در شرایط بسیار سخت در شمال ایران فیلمبرداری کردیم و همه چیز را از ابتدا ساختیم. دیدن این فیلم که واقعا تمام شده و در کشورهای مختلف نمایش داده میشود، فوق العاده هیجانانگیز است.
فیلم سینمایی جنگ جهانی سوم امسال به عنوان نماینده رسمی سینمای ایران برای رقابت در شاخه بهترین فیلم بینالمللی نود و پنجمین دوره جوایز اسکار انتخاب شده بود اما نتوانست به جمع ۱۵ نامزد پایانی این شاخه راه یابد.