ایلام، شهری در حصار کوه و جنگل
ناظم نیوز: شهر ايلام در ميان حصاری از كوهها و ارتفاعات جنگلی استقرار يافته و آب و هوای معتدل كوهستانی دارد. بهار آن نيز جلوهای زيبا و دلپذير دارد.
استان ايلام به دليل بهره گيري از تنوع فوق العاده آب و هوايي و وجود مراتع سرسبز در هر فصل سال در نقاط مختلف استان، زمينه مساعدي را براي زندگي عشاير استان و ديگر استانهاي همجوار فراهم نموده است. در حالي كه در مناطق شمالي استان هوا سرد و كوه ها سفيد پوشند، هواي گرم و طبيعت بكر و سرسبز مناطق جنوبي استان پذيراي گردشگران و مسافران طبيعت است.استعداد تورسيم عشاير در اين استان در حد توريسم تاريخي، طبيعي و مذهبي است.
نظری کوتاه خواهیم داشت به آداب و رسوم مردم ایلام که با هم می خوانیم.
اعياد
عيد نوروز
در اين منطقه گرامى داشتن نوروز و آتشافروزى شب چهارشنبهسورى از آداب کهن بهشمار مىرود. ديد و بازديدهاى نوروز تا سيزده نوروز ادامه مىيابد و در روز سيزدهم فروردين مردم به باغها و دامنه کوهها و تپهها رفته و ناهار را آنجا صرف مىکنند .
عيد فطر
در اين روز مردم استان ايلام در مراسم باشکوه نماز عيد شرکت مىکنند .
گویش
زبانهای گفتاری رایج در میان آنها لری، لکی، کردی فیلی، کردی کرمانجی و عربی است. لری در بسیاری نقاط، لکی در شمال استان، زبان گورانی (گویش کلهری) توسط طایفه مکی، کردی کرمانجی در بخش جنوبی توسط کردان شوهان و عربی در نواحی مرزی تکلم میشود.
مراسم ازدواج
خواستگارى
چند روز پيش از خواستگاري، قادى از طرف خانواده پسر به خانه دختر مىرود و روز خواستگارى را مشخص مىکنند و پدر دختر با درخواست مهلت چند روزه، با اقوام و خويشان خود مشورت مىکند و چنانچه نظرشان مثبت بوده روزى را مشخص مىکنند. در مراسم خواستگارى بعد از صرف چاى و ميوه بزرگ فاميل پس از ذکر مقدمهاى از پدر خانواده دختر او را خواستگارى مىکند و بعد از موافقيت پدر دختر، يکى از مردان خانواده پسر، دست پدر دختر را مىبوسد. دستبوسى قطعى بودن ازدواج را مىرساند. معمولاً در اين مراسم حضور نمىيابد .
مراسم عروسى
در شرايط کنونى دختر و پسر اغلب خود همسر خويش را برمىگزينند، اما در گذشته کمتر انتخاب به اينگونه صورت مىگرفت. مراحل ازدواج در ميان مردم استان ايلام بهطور کلى به اين ترتيب است؛ پس از خواستگاري، در روز معين، زنان در خانواده در منزل پدر دختر جمع مىشوند و خانواده ٔ پسر يک شال، يک انگشتر و پيراهن، کفش، مقدارى شيريني، قند، روغن حيوانى و برنج براى خانواده دختر مىبرند . امروزه داماد و عدهاى جوان از نزديکان پسر، در اين مراسم شرکت دارند. در روزىکه در اصطلاح ديارى (Diary) گفته مىشود، و در واقع همان شيرينىخوران است، مادر پسر لباسهاى خريدارى شده را بهتن دختر مىپوشاند و خواهر بزرگتر پسر نيز کلوانه (Kelwana) يا انگشتر را بهدست دختر مىکنند. در اين مراسم به شادى و پايکوبى پرداخته مىشود. بعد از اين مراسم تا روز عروسي، داماد به خانواده ٔ دختر در کار درو، خرمنبرداري، گلهدارى کمک مىنمايد و تمام هزينهها و مخارج زندگى دختر برعهده خانواده پسر است .
در مراسم دزيرانى (Dezurani) ، شيرينىها و هداياى داماد به عروس مشخص مىشود. دو سه روز پيش از اين مراسم خانواده داماد بهقدر کافى قند، برنج و چند رأس گوسفند و ساير مواد غذائى را به منزل پدر و عروس مىفرستند و در روزى معين افراد و نزديکان دو خانواده را براى صرف ناهار دعوت مىکنند و پس از ناهار، بزرگان خانواده در اتاقى ويژه ميزان شيربهاء و طلا را معين مىکنند .
پس از اتمام مراسم دزيراني، داماد به خانه عروس دعوت مىشود و برادر عورس، داماد را همراهى مىکند. داماد مبلغى را بهعنوان هديه به خانواده دختر مىدهد. و هنگام بازگشت، خانواده ٔ عروس مبلغى بيش از آنرا به داماد هديه مىکنند که در اصطلاح محلى به اين مراسم ‘چري’ يعنى دعوت مىگويند .
کاروان عروس
براى مراسم عروسى معمولاً روزهاى پنجشنبه و جمعه انتخاب مىشود و مهمانان از دو خانواده دعوت مىشوند. دهلچىها در ساعات اول روز در مجلس حاضر و شروع به نواختن مىکنند و اهالى نيز به پايکوبى مىپردازند. دهلزن همزمان اسامى تازهواردان را اعلام مىکند و فرد مزبور بايد پولى بهعنوان شاوازانه به دهلزن بدهد. در قديم سوارکاران فاميل داماد، ضمن ترتيب دادن مسابقه اسبدواني، با جلال و شکوه خاص براى آوردن عروس بهخانه او مىرفتند.
خواهر و مادر و برادر يا دائى و عموى داماد به اتاق عروس رفته و برادر داماد شالى را به کمر دختر بسته و عروس و همراهان او را براى حرکت آماده مىکردند و با خواندن آوازهاى محلي، باساز و دهل، عروس را به منزل داماد مىبردند. در جلوى منزل داماد فرش يا پارچهاى پهن مىکردند و داماد و يکى از برادرانش کنار آن مىايستادند؛ به محض ورود کاروان عروس، داماد وى را از ماديان پياده مىکرد و برادر داماد گوسفندى را جلوى پاى عروس قربانى مىکرد و عروس پاى راست خود را در خون گوسفند مىزد. جهيزيه عروس چند ساعت پيش از حرکت کاروان عروس، به خانه ٔ داماد فرستاده مىشد تا آماده شود .
مراسم چمر
در مناطق روستائى و عشيرهاى استان ايلام ‘چمر’ نواى غمبارى است که در سوگ عزيزان از است رفته نواخته مىشود، اين مراسم در سه هنگام برگزار مىشود: هنگام نزع، تدفين و سوگواري. اين مراسم خاص مردان و خانوادههاى مرفه است. براى سوگوارى زنان فقط ‘پرسه’ مىگيرند. چمر با صف بستن زنان مويهخوان، نوازندگان سازد و دهل و شاعران محل شروع مىشود. با بالا آمدن آفتاب و به نوا درآمدن سرنا و دهل نواى چمرى آغاز مىشود. بعد از صف بستن و قرار گرفتن علم و کتلها در قسمتهاى مختلف صف، ‘بويش’ ها و ‘راوکر’ ها يا همسرايان مرثيهخوانى با نوائى مانند هقهق آغاز مىشود. همسرايان با اين نوا از جلوى صف گذشته و با رسيدن به پايان صف به آرامى باز مىگردند و اين کار تکرار مىشود. اين مراسم تا نيمروز ادامه مىيابد. بعد از صرف ناهار و چاي، مراسم تا تاريک شدن هوا ادامه مىيابد. اين مراسم يک تا سه روز بهطور مىانجامد. چنانچه مراسم چند روز ادامه يابد، هر غروب ميهمانان هر غروب به خانههاى خود باز مىگردند. اما در مرحله آخر به آنها شام مىدهند که به آن ‘شه و شيم’ (شام عزا) گفته مىشود.
لباس های محلی: لباس های محلی ضمن آن که همواره برای گردشگران جذاب و جالب توجه بوده از مهم ترین جاذبه های فرهنگی استان ایلام نیز به شمار می آیند.
پوشاک سنتی بانوان استان ایلام شامل سرپوش ها (عرق چین، کلاو، گل وه نی، تاکاری، سه رون، هه بر)، بالاپوش و تن پوش ها می شود. سرپوش ها شامل عرق چین یا که لاو می شوند. عرق چین عبارت است از: کلاهی کوچک و تنگ که قسمت بالای سر را می پوشاند و در دو نوع ساده و مرغوب وجود دارد که نوع ساده آن از پارچه نخی و نوع مرغوب آن از ابریشم است که با منجوق تزیین می شود.
پوشاک مردانه نیز شامل عرق چین مردانه که مخصوص سالمندان است، کلاو، له چگ که نوعی سرپوش مربعی شکل است و جنس آن نخی بوده و در طرح های هندسی و به صورت مربع شکل است در نواحی کرد نشین استفاده می شود.
غذا های محلی :
حلوای بگل:از خرمای مرغوب و بگل( کشک پودر شده) و روغن دان (حیوانی)، کنجد سفید درست می شود. ابتدا هسته خرما را در می آورند و آن را در روغن که در یک ماهی تابه آب شده می ریزند و روی حرارت کم می گذارند، سپس بگل را که قبلا خیس شده، درآن می ریزند و در این مرحله آن را با یک وسیله مانند گوشت کوب خوب مخلوط می کنند و کنجد را نیز به آن اضافه می کنند و دوباره آن را به هم می زنند تا یک دست شود. پس از یک دست شدن آماده می شود که بسیار مقوی و خوش مزه است.
بژی برساق:از شیرینی های معروف محلی و سنتی استان ایلام است که با آرد، شکر، روغن دان، تخم مرغ، شیر، زیره، رازیانه وزردچوبه درست می شود. همه مواد را با هم مخلوط کرده و در روغن سرخ می کنند و روی آن را با شکر تزیین می کنند.
کپه: یکی از غذاهای رایج در ایلام است. برای تهیه آن ابتدا مقداری برنج عنبر بو که دارای عطر و طعم بسیار خوبی است را در آب کافی روی حرارت قرار می دهند و هنگامی که پخته شد، بعد از سرد شدن آن را خوب چنگ می زنند تا به حالت خمیری در آید. سپس مقداری گوشت چرخ کرده، سیب زمینی ریز شده، کشمش و پیازخرد شده را سرخ کرده و به آن رب و فلفل و زردجوبه و مقداری سبزی معطر اضافه می کنند. سپس به اندازه یک گلوله کوچک از برنج که به حالت خمیر در آمده را در دست خوب پهن می کنند و از مواد تهیه شده در داخل آن می ریزند و به آن زرده تخم مرغ می زنند و در روغن فراوان سرخ می کنند و سر سفره می آورند. درست کردن این غذا نیاز به وقت و حوصله زیاد دارد و البته غذایی بسیار خوشمزه است .
جگروز: غذای لذیذ دیگری است که برای تهیه آن لایه توری مانند اطراف دل و جگر را خوب پاک می کنند، سپس جگر را به صورت دانه های قاچ شده به اندازه کباب لقمه درمی آورند و به صورت جدا در درون آن قرار می دهند و روی آتش کباب کرده و میل می کنند.
غذاهای استان ایلام را انواع آش های محلی، غذاها، دسرها و شیرینی ها تشکیل می دهند که مهم ترین آن ها عبارتند از: حلوای قند، پرشگه، ترخینه، کله کنجی، پپگ، شیر برنج، چنگال، سوختی، گمگه، عدس پلو با گوشت، قارچ، کپه و قه له و ماسوا .
بازی ها :
بازی پلان : این بازی در بین سنین مختلف رایج است و حتی افراد مسن هم برای تنوع این بازی را برگزار می کنند.علاقه مندان به این بازی به دو گروه تقسیم می شوند و یکی هم میان جمع به عنوان داور انتخاب می گردد. داور به قید قرعه گروه اول و دوم را معین می کند و سپس زمینی به طول ۴۰ متر مسطح هموار با عرض ۳ تا ۴ متر در نظر می گیرند و یک خط مستقیم در وسط آن می کشند و از یک سر خط یک عدد سنگ به عرض ۲۰ و طول ۳۰ با قطر ۱۰ سانت به عنوان تکیه گاه به کار می برند و به طول خط ۲ متر پیش می رود و یک عدد سنگ دیگر جایگیر می کنند. باز هم دو متر دیگر جلو می روند و یک سنگ دیگر قرار می دهند و به همان ابعاد و اندازه دو سنگ دیگر به کار می برند حال اندازه های طولی به ۲۰ متر می رسد در دو طرف کل خط که ۱۲ متر است. در پای هر نشانه ی سنگی که یک خط دو متری مخالف خط مستقیم می کشد که این خود حد و حدود پرتاب نشانه گیری است که نباید جلوتر بروند.
بازی قلان : از جمله بازی های سنتی که جذاب و دلپذیر است و موجب شادابی بازیکنان و تماشاچیان می شود بازی قلان می باشد که در هنگام رفتن به طبیعت خصوصاً در فصل بهار انجام می شود و با انتخاب یک نفر سرپرست یا مربی در محدوده زمینی که آن را خط کشی کرده اند به بازی اقدام می کنند. این بازی به دو صورت انجام می گیرد: یکی به صورت دو نفره و مبارزه تن به تن می باشد و یکی به صورت جمعی حال اگر تن به تن باشد دو نفر از هر دو گروه وارد دایره میدان بازی می شوند و به بازی اقدام می کنند و هر کدام از پای در آید بازنده است و آن که برنده باشد اگر توان لازم را داشته باشد می تواند مجدداً با حریف دیگری روبه رو شود این مبارزه تا آخرین نفر هر گروه ادامه دارد.
دو بازیگر با شانه های خود سر و کار دارند دو شانه راست یا دو شانه چپ،ضربات از مرفق تا انتهای بالایی دست که حد آن همان شانه است و در حین بازی هر ضربه ای به غیر از شانه به شانه انجام بگیرد خطاست و عامل از بازی خارج می شود تمام بازیگران در حالت بازی با یک پا و پای دیگر خود را از پشت تنه با دست محکم می گیرند و در حال بازی یکی رو به پشت، یکی رو به جلو مبارزه می کنند تا خطرات ضربات پیش نیاید.
ورزش های باستانی: شاخص ترین ورزشهای سنتی رایج در استان ایلام مجموعه ورزشهای باستانی در گود زورخانه ای است که در اکثر شهرهای کشورمان رایج است و در استان ایلام نیز نسل به نسل با قداست خاصی برگزار شده و علاقه مندان زیادی را به خود جذب نموده است .
زنان در مراسم سوگوارى
نقش زنان در مراسم سوگوارى در ایلام ، قابل توجه است. ناله و بىتابى زنان، در هجران متوفى سوزناکتر از مردان است. زنانى که به متوفى نزديکترند، صورت خود را مىخراشند، به طورى که خون بر گونههايشان جارى مىشود و گريبان چاک مىدهند.
زنان ديگر دستهدسته براى ابراز همدردى به جمع عزاداران ملحق مىشوند و با صدايى رسا و آهنگ حزين مويههايى را مىخوانند.
در برخى از نواحى استان، زنانى که از راه دور، براى سوگوارى مىآيند در نزديک خانه متوفى، دورهم حلقه مىزنند و با نظمى خاص، در حالى که بر سر و سينه مىکوبند پيش مىروند. زنان فاميل نيز دايرهوار به سوى آنان حرکت مىکنند. به اين مراسم پِرسه گويند. پس از سينهزنى وارد خانه مىشوند، مىنشينند و مويه مىکنند. مويهها را متناسب با شخصيت متوفى مىسرايند.
اگر او جوان، دلاور و تيرانداز بوده است، مويههايى مناسب اين صفتها مىخوانند. در مجلس مردان، فاتحهخوانى برقرار است، ولى در برخى نقاط، آنها نيز همانند زنان، مراسمى شبيه پايکوبى که گاه با نواختن ساز و دهل همراه است اجرا مىکنند که به آن چَمَر مىگويند. اولين شب پس از مرگ متوفى، بازماندگان، گوسفندى را ذبح و شامى تهيه مىکنند، که افراد نزديک در صرف آن شرکت دارند. پس از شام، براى شادى روح او فاتحه مىخوانند. اين مراسم را شوشيم (شام شب) گويند. پس از آن به مدت يک هفته و گاه چهل روز، هر روز غروب حلوا و نان فطير مىپزند که چند تن ريش سفيد آن را مىخورند و فاتحه مىخوانند.