هنر

از شمعدونی تا مگه تموم عمر چندتا بهاره؟

ناظم نیوز: محمد نادری بازیگر برآمده از تئاتر، که برای اولین بار جلوی دوربین تلویزیون رفت. حرکتی که سروش صحت بسیار به آن علاقه دارد و بازیگران با استعداد تئاتر در پروژه‌هایش دعوت به همکاری می‌کند.

محمد حسین‌زاده

طرفداران سریال سروش صحت قطعا سریال شمعدونی را به یاد می‌آورند، اثری که به تعداد دفعات کم از تلویزیون بازپخش شده است اما همچنان برای زمانه خود کارکرد دارد. یکی از کاراکترهای به یاد ماندنی این اثر هوشنگ مظاهری بود، مردی ساده که در بسیاری اوقات جوگیر می‌شد و یک اصطلاح هم داشت با این عنوان که بسپار به من! و معمولا هروقت این جمله را می‌گفت، یعنی خرابکاری در راه است. اما ایفاگر این نقش چه کسی بود؟ محمد نادری بازیگر برآمده از تئاتر، که برای اولین بار جلوی دوربین تلویزیون رفت. حرکتی که سروش صحت بسیار به آن علاقه دارد و بازیگران با استعداد تئاتر در پروژه‌هایش دعوت به همکاری می‌کند. محمد نادری در جدیدترین همکاری خود با سروش صحت در سریال مگه تموم عمر چندتا بهاره؟ حضور پیدا کرده است و همین مسئله بهانه‌ای شد تا با او گفتگو کنیم.

-مگه تموم عمر چندتا بهاره سومین اثری است که محمد نادری با سروش صحت همکاری می‌کند. ابتدا بگویید چه دلایلی باعث حضور شما در این سریال شد؟
*اثر اولی که با سروش صحبت کردم، سریال شمعدونی بود و در سریال لیسانسه‌ها نیز یک قسمت به عنوان بازیگر مهمان در نقش هوشنگ مظاهری سریال شمعدونی حضور داشتم، کاری که در سریال مگه تموم عمر چندتا بهاره؟ انجام می‌شود و بازیگران کارهای گذشته سروش صحت در نقش و کاراکتر خود حضور پیدا می‌کنند. نکته جالب این است که من از بدو تولد مگه تموم عمر چندتا بهاره؟ حضور داشتم. سروش صحت در دوران کرونا دفتری در باغ کتاب داشت و با ایمان صفایی مشغول نگارش سریال بود و من هم در همان دفتر به کارهای خود مشغول اما شاهد شکل‌گیری موضوع و شخصیت‌های سریال بودم. آن زمان از من خواسته شد نقش رسولی را در پروژه مگه تموم عمر چندتا بهاره؟ ایفا کنم. پس چند قسمت از فیلمنامه‌ای را که هنوز کامل نشده بود، خواندم. ابتدا از میزان حضور این کاراکتر در کلیت سریال شک داشتم اما سروش صحت این اطمینان را به من داد که این نقش دیده خواهد شد. ناگفته نماند که من همیشه برای کارهایم با ایشان مشورت می‌کنم چراکه صاحبنظر است. همچنین کار کردن با ایشان لذت عجیب و غریبی دارد که هر زمان درخواست کند، حتما در آثارش حضور پیدا می‌کنم.

-مگه تموم عمر چند تا بهاره؟ چهارمین اثر شما در شبکه نمایش خانگی است. حضور بازیگران در آثاری که برای شبکه نمایش خانگی تولید می‌شود، چگونه ارزیابی می‌کنید و چرا بازیگران این روزها بیشتر در شبکه نمایش خانگی مشغول فعالیت هستند؟
*یکی از عوامل این اتفاق محدودیت‌های تلویزیون است که روز به روز بیشتر و همچنین چارچوب‌هایی که مدیران صداوسیما اعمال می‌کنند، تنگ‌تر می‌شود؛ چه در حوزه قصه و موضوعی که قرار است سریال بدان بپردازد و چه برنامه‌های ترکیبی و رئالیتی‌شوها. اما در شبکه نمایش خانگی ما با یک صنعتی مواجه هستیم که صرفا صنعت سرگرمی‌سازی است اگرچه این رسانه‌ها مشکلات خاص خود را دارد اما باز نسبت به تلویزیون یک گام جلوتر هستند، به ویژه موضوعاتی که بدان می‌پردازند و یا فضاسازی‌هایی که رقم می‌زنند. استقبال مردم به واسطه همین مساله از پلتفرم‌ها بیشتر شده است. از سوی دیگر بازیگر هم دوست دارد بیشتر دیده شود و زمانی که می‌بیند این اتفاق در پلتفرم بهتر رخ می‌دهد و مردم بیشتر پلتفرم را دنبال می‌کنند، میلشان به این سمت است. مباحث مالی هم در این زمینه بی‌تاثیر نیست. این روزها متاسفانه شاهد قهر مردم از تلویزیون هستیم و همین باعث شده است که حضور هنرمندان در پلتفرم‌ها محکم‌تر شود. ناگفته نماند که پلتفرم، مسئولیت مهندسی فکری و فرهنگی مردم را برعهده ندارد، چیزی که تلویزیون برای خودش در نظر گرفته. یادمان نرود که مردم قرار است سرگرم شوند.

-بپردازیم به تازه‌ترین اثر سروش صحت، از همکاری با ایشان برایمان بگویید و اینکه چه قدر به عنوان کارگردان با بازیگران اثرش تعامل دارد و دست آن‌ها را برای خلاقیت و اجرای ایده‌هایشان باز می‌گذارد؟
*افرادی مانند علی مصفا، بیژن بنفشه‌خواه و… نیز مانند من چندمین همکاری خود را با این هنرمند رقم زدند و اگر از سوی ایشان پیشنهاد داشته باشند، دوباره همکاری می‌کنند چون کار کردن با ایشان بسیار لذتبخش است. فضایی که در گروه حاکم می‌کند، دوستانه و صمیمانه است و باعث می‌شود حال بازیگرش در روزها و شب‌هایی که آفیش است، خوب باشد. سروش صحت فردی صاحب اندیشه و در عین حال منعطف است، حرف بازیگر را می‌شنود به گونه‌ای که اگر خوب باشد، استفاده می‌کند و اگر نه از آن استفاده نمی‌کند. ایشان معمولا قبل از فیلمبرداری این فرصت را به ما می‌دهد که آزادتر پیش برویم و اگر بداهه‌‌پردازی داریم، انجام دهیم اما هنگام گرفتن سکانس آنچه را که به نتیجه رسیدیم، باید به نمایش بگذاریم. ایشان در مواردی از یک و در دیالوگ نمی‌گذرند اما در جایی بازیگر این اختیار را دارد تا کلمه و جمله را آنگونه که راحت‌تر است، ادا کند. سروش صحت اشراف خوبی به بازیگر دارد و ما با اطمینان کامل نسبت به اینکه یک نفر حواسش هست، جلوی دوربین قرار می‌گیریم؛ اگر زیاده‌روی کنیم، اصلاح می‌کند و اگر انرژی کم گذاشته باشیم یا از اندازه نقش خارج شویم، تذکر می‌دهد. این یک موهبت برای بازیگر است.

-بازی شما در سریال شمعدونی با آنچه در سریال مگه تموم عمر چندتا بهاره؟ متفاوت است اگرچه کارگردان هر دو اثر یکی ا‌ست و سروش صحت از برخی بازیگرانش در آثار مختلفی که می‌سازد، بهره می‌برد. چالش‌های شما برای بازی در نقش رییس شرکت چه بود؟ و چه تمهیداتی اندیشیده شد تا به تکرار نیفتید؟
*هوشنگ مظاهری در شمعدونی ویژگی‌های شخصیتی مختلف و مختص به خود را دارد که به شدت آن را دوست دارم و شاید بتوانم بگویم یکی از بهترین نقش‌هایی‌ است که آن را ایفا کردم. کاراکتر رسولی در مگه تموم عمر چندتا بهاره؟ نیز دارای ویژگی‌های دیگری است. در حقیقت این ۲ نقش جهان متفاوتی داشتند و من نگران شباهت ۲ کاراکتر و حتی تکرار شدن آن نبودم.

-همیشه فانتزی‌هایی در آثار سروش صحت دیده می‌شود که مختص خود ایشان است. این برای بازیگر تا چه اندازه ملموس و قابل همراهی است؟
*من این جهان، این فضای فانتزی و گریز تعمدی از فضای کاملا رئالیستی را به شدت دوست دارم. همچنین شوخی‌هایی که در این فضا رخ می‌دهد، جزو سلیقه من است. در فضای سینما و سریال‌سازی کمتر کارگردانی وارد این حوزه شده است و این شاید برای مخاطب عام و در حقیقت عموم مردم شناخته شده نباشد چراکه در سبد فرهنگی آن‌ها نبوده است. ما بیشتر درام، ملودرام و کمدی‌هایی با بستر رئالیستی تولید کردیم و اگر اثری فانتزی ساختیم، از جنس دیگری بوده است که در آثار مهران مدیری و پیمان قاسمخانی سراغ داشتیم. این جنس مختص خود سروش صحت است و امضای ایشان را دارد. در حقیقت سروش صحت یک قراری با تماشاگر خود می‌گذارد که اگر مخاطب آن را بپذیرد و وارد این جهان شود، با اثر ارتباط برقرار می‌کند. البته در جاهایی ارجاعاتی به سینما و مقولات اجتماعی و فرهنگی دارد و لازم است اطلاعات گسترده‌تری داشته باشد و زمانی که متوجه ارجاعات می‌شویم، لذت مضاعفی از فضای ساخته شده و شوخی رخ داده می‌بریم. شاید در ابتدا برای تماشاگر غریب باشد اما وقتی وارد این فضا و جهان شوند و آن را بپذیرند، لذت می‌برند.

-یکی از ویژگی‌های سروش صحت این است که معمولا در سریال‌هایش بازیگران تئاتری ناشناخته اما بااستعداد و توانمندی را به مخاطبان و جامعه هنری معرفی می‌کند. نظر شما درباره این اتفاق چیست؟
*این مسئله هم جزو امضای سروش صحت در سریال‌سازی محسوب می‌شود. سالهاست این کار را انجام داده و می‌دهد و این درباره خود من هم صدق می‌کند. در سریال مگه تموم عمر چندتا بهاره؟ هم مجید یوسفی را معرفی کرده است که از نظر من بازیگر درخشان و آینده‌داری است. سروش صحت را می‌توان معادل استعدادیاب‌های فوتبال در حوزه هنر در نظر گرفت اگرچه کار سختی انجام می‌دهد چراکه بازیگر شناخته شده راحت‌تر با مخاطب ارتباط می‌گیرد تا بازیگری که برای اولین بار در قاب تصویر ظاهر می‌شود. در زندگی عادی هم ما با کسی که قبلا معاشرت داشتیم، راحت‌تر هستیم تا کسی که برای اولین بار می‌بینیم. کار ایشان قابل تقدیر است چراکه بازیگر خوب تئاتر زیاد داریم که متاسفانه دیده نشدند اما سال‌ها کار کردند و باید به آن‌ها میدان داده شود.

-این اثر کمدی چه تفاوتی با دیگر آثار کمدی که مخاطب عام با آن همراه می‌شود و در ذهنش نقش بسته است، دارد؟
*ما یک جنس کمدی داریم که به سراغ فرمول‌های جواب پس داده می‌رود؛ کلیشه‌هایی که سال‌ها استفاده شده، شوخی‌های جنسی و سیاسی، جک‌های تلگرامی و واگذار کردن یکسری مسایل به بازیگر که چیزی را بامزه و سعی کند کمدی ایجاد کند. به عنوان مثال یکی از دوستان تعریف می‌کرد که کارگردان از بازیگر خواسته است برای خنده گرفتن از مخاطب رقص اضافه کند. شکل دیگر کمدی فکر شده است و به موقعیت و تضاد کاراکترها می‌پردازد. درباره جنس کمدی سریال حتی فضای فانتزی ایجاد می‌کند و فضای رئالیستی با فانتزی خود کمدی می‌سازد. من طرفدار این جنس شوخی هستم و آن را دوست دارم. در این جنس بسیاری از شوخی‌ها و موقعیت‌ها در فیلمنامه از قبل پیش‌بینی و نوشته شده است. منِ بازیگر با توجه به شخصیتی که دارم و تحلیلی که درباره کاراکتر من اتفاق افتاده است، در آن موقعیت قرار می‌گیرم و فی نفسه کمدی شکل می‌گیرد. حال من به عنوان بازیگر می‌توانم شیرینی‌های خود را به آن اضافه کنم البته با نظر کارگردان اما قرار نیست از کاراکتر و نقش خارج شوم و برای بامزه شدن ادا دربیاورم. عمده تفاوت این است که به موارد متعدد فکر شده و در تمرین شکل گرفته است. در حقیقت چیزی نیست که آن را رها کنیم تا ببینیم چه می‌شود.

-در دنیای تصویری سروش صحت زندگی از جنس دیگری در جریان است، زندگی به شکل فانتزی، مهربانانه، اغراق‌شده و در عین حال آسان در آن جریان دارد. شخصیت‌ها همدیگر را تحمل نمی‌کنند بلکه حتی با وجود چالش‌ها در یک همزیستی مسالمت‌آمیز در کنار هم اوقات سپری می‌کنند. چقدر امروزه در آثار هنری نیازمند به تصویر کشیدن این جنس از زندگی هستیم؟
*نام سریال نشان دهنده نوع نگاه سروش صحت به دنیاست و وقتی به این نام نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که فرصت کوتاهی برای زندگی کردن داریم. از یک جهت ما را متاثر و ناراحت می‌کند که این فرصت بسیار کوتاه است و از سوی دیگر به ما یادآوری می‌کند تا می‌توانیم زندگی کنیم و قدر آن را بدانیم. درست است که هرکدام از ما در مواجهه با آدم‌های اطراف دچار مشکلاتی باشیم، ناراحت شویم و ناراحت کنیم، از دستشان خشمگین شویم و دیگران را خشمگین کنیم و… اما در نهایت چیزی که می‌ماند این است که باید یاد بگیریم در کنار هم زندگی کنیم و این زندگی خیلی کوتاه‌تر از آن است که بخواهیم به بخش تاریک ماجرا نگاه و غم‌ها و ناراحتی را حمل کنیم. سروش صحت جمله‌ای را مدام در جمع‌های خودمانی یادآوری می‌کند؛ اینکه ما یکبار زندگی می‌کنیم و اگر نتوانیم دیگران را ببخشیم چیزی را با خود حمل می‌کنیم که بار آن شانه‌های ما را خم و خم‌تر می‌کند. در صورتی که اگر ببخشیم، سبک‌بال‌تر حرکت می‌کنیم. این نگاه و فلسفه را من دوست دارم و نیاز داریم گاهی این چنین به زندگی نگاه کنیم؛ چیزی که مدام فراموش می‌کنیم و نیاز داریم به خود یادآوری کنیم. «مگه تموم عمر چندتا بهاره؟» از این جنس یادآوری‌ها به ما می‌کند که یاد بگیریم کنار هم حرکت کنیم.

-در مگه تموم عمر چند تا بهاره؟ شاهد هستیم که کشف و شهود زندگی در دنیای پر هیاهوی امروز، کاری است سخت و گاهی غیر ممکن. نمایش این اتفاق تا چه اندازه ممکن و برای شما قابل درک بود؟
*باور من این است که در شرایط فعلی آنقدر ما در معرض بمباران اخبار و اطلاعات هستیم که فرصت نفس کشیدن و عمیق شدن درباره مسایل بنیادین زندگی را از دست داده‌ایم. اینکه دائم در فضای مجازی و رسانه در معرض اطلاعات هستیم و نه صرفا در معرض خبرهای سیاسی، جنگ و… . اما چه قدر از این اطلاعات به درد ما می‌خورد و برایمان مفید است؟ اگر آن را زمین بگذاریم شاید فرصت این را پیدا کنیم تا روی زندگی عمیق‌تر و از این حجم اطلاعات فارغ شویم. به نوعی این حجم اطلاعات فرصت نفس کشیدن از ما گرفته و ریتم شتابنده‌ای به زندگی داده است. به همین دلیل نیاز داریم بایستیم و به خودمان و راهی که آمدیم، فکر کنیم. شاید بهتر باشد دریچه ورود اطلاعات را گاهی ببندیم.

-اگر بخواهید از مخاطب دعوت کنید که این سریال را تماشا کند، می‌گویید به چه دلیل؟
*در حال حاضر بیش از ۱۵ قسمت از سریال پخش شده است؛ آن‌هایی که دوست داشتند، دنبال کردند و آن‌هایی که دوست نداشتند، نظرشان برای ما محترم است. از کسانی که تاکنون این سریال را تماشا نکردند، درخواست دارند به صورت هفتگی آن را دنبال نکنند. حال که این امکان وجود دارد، آن را پشت سر هم نگاه کنند. در این صورت مخاطب با تعدادی آدم آشنا می‌شود که قطعا آن‌ را دوست می‌دارد و همچنین وارد جهانی می‌شود که کمتر در فیلم و سریال‌ها دیده است؛ جهانی که حس و حال خوب به تماشاگر می‌دهد. کارنامه کاری سروش صحت گویای هم چیز است و نیاز نیست از ایشان تعریف کنیم اما در این کار به طور خاص فرصت و وقت بیشتری برای فیلمبرداری در اختیار بود، تصاویر، نماها، قاب‌ها و بازی‌ها و… چیزی است که مخاطب آن را دوست خواهد داشت.

-سخن پایانی…
*بسیار خوشحالم که در این پروژه حضور داشتم و این فرصت در اختیارم داده شد تا بار دیگر با سروش صحت کار کنم. همچنین از اینکه دوستان بسیار خوبی در این پروژه پیدا کردم، خرسندم. در یکسال گذشته همه ما سختی‌های زیادی را به چشم دیدیم و رنج‌های زیادی را متحمل شدیم که بابت آن گریه کردیم. برخی شجاعانه‌تر رفتار کردیم و برخی هم ترسیدیم. هر کس به شکل و روشی به مسایل پیرامون واکنش نشان داد. در نهایت همه ما یک مسیری را با هم طی می‌کنیم و باید تلاش کنیم به رغم تفاوت‌ها، اختلاف‌نظرها و… قدری با هم مهربان‌تر باشیم تا این مهربانی تکثیر پیدا کند. تنها صلاح ما همین مهربانی‌ست. یادمان نرود که مگه تموم عمر چندتا بهاره؟

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا