تجارت

عليرضا خمسه: مردم نياز به اميد و شادي دارند

ناظم نیوز: عليرضا خمسه يكي از چهره‌هايي است كه بارها با هنرنمايي‌هاي خود در نقش‌هاي كمدي و بازي طنازانه و جذابش برايمان خاطراتي بسيار خلق كرده است. او حالا 69 ساله شده است و البته خودش خوشحال است كه هنوز 70 ساله نشده است!

به گزارش ناظم نیوز، علیرضا خمسه، هنرمند باسابقه کشورمان در روز تولدش آرزوهای بسیاری برای آینده دارد. او معتقد است روز تولد، روز نو شدن است و زمانی تبریک جایز است که برنامه‌ای برای آینده داشته باشیم. باید در روز تولدمان حرکت کنیم و به جلو برویم. این بازیگر پرسابقه تئاتر، سینما و تلویزیون  از آرزوهايش مي‌گويد و همينطور از فيلم‌ها و سريال‌هايي كه اين روزها درگيرشان است…

-در روز تولدتان چه حس و حالي داريد؟
*می‌خواهم یک رنسانس و نوزایی برایم اتفاق بیفتد. یعنی از نو از مادر متولد شوم. یک آرزو برای خودم دارم و آن هم این است که زندگی نویی برای خودم داشته باشم. من نهم بهمن امسال ۶۹ ساله شدم اما قصد دارم از این پس راه جدیدی را بروم و برنامه‌های زیادی برای خودم دارم. همینطور برای مردم کشورم آرزو می‌کنم که احساس کنند آینده‌ای روشن در پیش‌رو دارند. من از اینکه در نگاه جوانان یا حتی میانسالان غم و ناامیدی و خستگی می‌بینم، جگرم می‌سوزد. در این روز بهترین‌ها را برای مردم سرزمینم می‌خواهم چون مردم سرزمین ما مردم شایسته‌ای هستند و لیاقتشان خیلی بیشتر از چیزهایی است که برایشان در نظر گرفته‌اند. ملت ما، ملت سربلندی است. آرزو می‌کنم نگاه‌ها تغییر کند و تمام مشکلات جامعه و مردم عزیزمان حل شود.

-بيشتر از آرزوهاي‌تان برايمان بگوييد؟
*درباره آرزوهایم دوست دارم حتما به این نکته اشاره کنم، خیلی از ما روزشمار، ماه‌شمار و سال‌شمار زندگی‌مان را تجربه می‌کنیم و پشت سر می‌گذاریم ولی هیچ اتفاق مهمی در زندگی‌مان نمی‌افتد و خیلی از ما دریغ از پارسال و یا پیرارسال هستیم و مدام با خود می‌گوییم ۱۰ سال پیش چقدر خوب بود، این اندازه تحت فشار کرونا و مسائل اقتصادی و… نبودیم. من فکر می‌کنم بهترین زندگی، زندگی‌ای است که وقتی شما به گذشته نگاه کنید ببینید که درست آمده‌اید اما امان از زمانی که مثل اسب عصاری (حیوانی که دور می‌زند) باشیم! وقتی روز و شب‌مان را دوره می‌کنیم و هیچ چیزی به ما اضافه نمی‌شود و حتی کم هم می‌شود تولد، تبریک ندارد چون احساس می‌شود از امیدها و انرژی‌هایمان کم می‌شود. بهترین تولد آن تولدی است که وقتی به گذشته‌ات نگاه می‌کنی و حال و آینده‌ات را می‌بینی یک مسیر رو به رشد داشته باشید که امیدوارم این حال برای همه ما اتفاق بیفتد.

-اين روزها به لحاظ جرفه‌اي چه مي‌كنيد و چه فعاليت‌هايي داريد؟
*فعلا کار خاصی براي تلويزيون ندارم، البته برنامه‌هایی برای آینده دارم. جا دارد در همین جا به نکته‌ای مهم اشاره کنم و آن هم این است که وقتی ما هنرمندان کار می‌کنیم، انتظار داریم پرداخت‌ها به موقع باشد اما الان مشکل این است که پرداخت‌ها وقفه دارند. بسیاری از همکاران ما متاسفانه مستاجر هستند، ما سر کار می‌رویم به این امید که سر ماه دستمزدمان را بگیریم تا هزینه‌های زندگی‌مان را تامین کنیم اما متاسفانه تهیه‌کنندگان می‌گویند تلویزیون پرداخت ندارد و حتی می‌بینیم 2-3 ماه دستمزدها عقب می‌افتد. به همین علت همه دنبال این هستند تا در کارهایی حضور داشته باشند که حداقل دستمزدها به موقع پرداخت شود. من هم این روزها این مشکل را دارم. پیشنهادهای بسیاری برای حضور در سریال‌ها دارم، منتها دستمزدها با هزینه‌ها نمی‌خواند، از طرفی دستمزدهایی هم که توافق می‌شود به موقع پرداخت نمی‌شود. شخصا خیلی دوست داشتم در حال حاضر سر سریالی باشم اما متاسفانه دستمزدها با هزینه‌های زندگی نمی‌خواند. آخرین کار تلویزیونی من مجموعه نیسان آبی، به کارگردانی منوچهر هادی بود که هنوز هم در حال پخش است. من 5-6 ماه قبل کارم را در این مجموعه تمام کردم و پس از آن دیگر کاری را قبول نکردم، به همین دلایلی که اشاره شد. البته قرار است در سریال جدید سعید نعمت‌الله که برای شبکه نمایش خانگی ساخته می‌شود، حضور داشته باشم.

-شرایط کاری در شبکه نمایش خانگی بهتر از تلویزیون است؟
*به هر حال همه این‌ها متعلق به یک نظارت هستند اما در شبکه نمایش خانگی پرداخت‌ها کمی بهتر است. درواقع تهیه‌کننده‌ها صددرصد دولتی نیستند و به شکل مستقیم به صداوسیما وابسته نیستند، به همین علت این شبکه کمی بهتر عمل می‌کند ولی با اتفاقاتی که قرار است برای این شبکه بیفتد و از زیر نظارت ارشاد به سمت نظارت صداوسیما برود، باز هم معلوم نیست در روی همان پاشنه بچرخد یا خیر؟

-شما سريال‌هايي پرمخاطب و شاخص داشتيد، از گذشته تا امروز… هوشیار و بیدار، هتل پیاده‌رو، مهمانان ویژه، دارا و ندار و مرد هزارچهره و درنهايت پايتخت… آیا سریال‌های حال حاضر تلویزیون را تماشا می‌کند و کیفیت‌ها را چطور می‌بیند؟
*به نظرم سریال‌هایی که در سال‌های قبل بازی می‌کردم نسبت به الان پرمحتواتر بود. در حال حاضر اغلب کارهایی که می‌بینیم نمی‌دانم به خاطر نظارت شدیدی است که روی محتوای کارها اعمال می‌شود و یا مسئله دیگر، متاسفانه از کیفیت خالی شده‌اند. یکی از مهمترین ویژگی‌های هر کار کمدی این است که رویکرد انتقادی داشته باشد که اگر این رویکرد را از کمدی بگیریم، درواقع لطیفه‌گویی و یک کار کم‌ارزشی می‌شود که اسمش کمدی واقعی نیست. کمدی واقعی حتما باید نگاه‌های اجتماعی و رویکرد انتقادی داشته باشد که متاسفانه الان تلویزیون این رویکرد را خیلی نمی پسندد، به همین علت است که کارهای کمدی‌اش دچار ضعف محتوایی شده‌اند.

-چرا سریالی مثل پایتخت پس از سال‌ها بازهم مخاطب دارد و در چنین شرایطی چه پیشنهادی برای بهبود شرایط در تلویزیون دارید؟
*پایتخت شخصیت‌های دوست‌داشتنی داشت. متاسفانه رویکرد انتقادی نسبت به رفتاهای اجتماعی، خانوادگی و فردی در سریال‌های حال حاضر طنز وجود ندارد و عرصه کمدی‌سازی از حضور آدم‌های باتجربه و خوش فکر خالی شده است. ما در کارهایی که در تلویزیون می‌بینیم، کمتر نام‌های صاحب تجربه را پیدا می‌کنیم و باید بگردیم تا ببینیم نویسنده و کارگردان کیست. مردم واقعا گناه دارند، از کار روزمره و مسائل مختلف خسته و غمگین به منزل می‌آیند و حالا می‌خواهند پای تلویزیون بنشینند تا خستگی‌شان رفع شود ولی کارهای قابل‌توجهی به آنها ارائه نمی‌شود. در حقیقت با تماشای سریال‌های قدیمی یک نوع گذشته‌گرایی برایشان به وجود می‌آید که به نظرم این گذشته‌گرایی، نشان از افول تولیدات صداوسیماست.

-چه پیامی به رئیس جديد صداوسیما دارید و فکر می‌کنید معضل اصلی این سازمان در حال حاضر چیست؟
*نگاه سیاسی که وارد تولیدات صداوسیما شده، به کارها لطمه بسیار وارد کرده است. اگر صحبت‌های من بخواهد مخاطبی داشته باشد این است که جامعه فقط روی محور سیاست نمی‌چرخد ولی متاسفانه همه نگاه‌ها منتهی به سیاست شده‌اند. به عنوان مثال رویکردی که ما باید داشته باشیم، رویکرد اجتماعی است که بخشی از این رویکرد اجتماعی که در زندگی امروز ما حضور دارد، مسائل اقتصادی است. ما باید در برنامه‌های کمدی و سایر برنامه‌های صداوسیما مثل گپ‌شوها و تاک‌شوها درباره مسائلی صحبت کنیم که مردم از ناامیدی خارج و نسبت به جامعه امیدوار شوند. ما باید با تولیدات‌مان روزهای بهتری را برای مردم ترسیم کنیم. این در حالی است که ما الان ترسیم یک آینده روشن‌تر و بهتر را در تولیدات صداوسیما نمی‌بینیم و هر چه می‌بینیم تیرگی، ناامیدی و افزودن به مسائل مردم است. وظیفه همه ما و به خصوص دوستانی که کمدی کار می‌کنند، کاستن از مصائب و مشکلات مردم است که اگر این رویکرد نباشد حاصل آن ناامیدی ملت می‌شود. ما باید در تولیدات‌مان اتفاقات بهتر را به مردم نشان بدهیم و درباره آنها صحبت کنیم.

-بارها سريال پايتخت در شبكه‌هاي مختلف پخش شده و بازهم اين اتفاق رخ مي‌دهد… خودتان تکرار این سریال را در شبکه‌ها دنبال می‌کنيد؟
*همان موقع که این مجموعه تولید می‌شد، ما به طور کامل همه با هم کار را تماشا می‌کردیم و متوجه نقاط قوت و ضعفش می‌شدیم اما الان که تکرار می‌شود خیر تماشا نمی‌کنم، چون خیلی فرصت ندارم، ولی وقتی می‌شنوم که مردم هنوز که هنوز است پایتخت را تماشا می کنند، راستش افسوس می‌خورم که چرا تولیدات بهتری نمی‌آید که مردم نگاه‌شان به گذشته نباشد و به روز باشند.

-اگر پایتخت ادامه پیدا کند باز هم دوست دارید حضور داشته باشید؟
*یکی از مشکلاتی که در کشور ما، نه فقط در زمینه فرهنگ و هنر بلکه در همه عرصه‌ها وجود دارد، یک نوع انقطاع و قطع‌شدگی و کات است. به عنوان مثال شما در سازمانی کار می‌کنید که وقتی مدیر تغییر می‌کند، اولین کاری که می‌کند همه نیروها را جابجا می‌کند، حتی اتاق‌ها را تغییر می‌دهد و می‌خواهد گذشته را پاک کند تا هیچ نشانی از مدیر قبل نباشد! متاسفانه این موضوع در همه عرصه‌ها حاکم است. وقتی چند نفر به شکل اکیپی کاری موفق را تولید می‌کنند که تبدیل به یک برند می‌شود ولی مدتی بعد می‌بینیم افتراق و انشعاب‌ها شروع شد، تفرقه می‌افتد و شریک‌ها از هم جدا می‌شوند. در کارهای فرهنگی و هنری و تولیدات تلویزیونمان هم همینطور است. به عنوان مثال گروه پایتخت، یک گروه خیلی منسجمی بود که چندین فصل را با هم کار کردیم ولی همینطور که جلو می‌رود، اختلافاتی به وجود می‌آید؛ چه مسائل اقتصادی و چه نگاه‌های هیچ و پوچ که باعث می‌شود انسجام و قدرتی که یک رابطه‌ را شکل می‌دهد، استمرارش کمرنگ‌تر شود. البته این موضوع فقط در گروه پایتخت نیست بلکه همه گروه‌ها این مشکل را دارند و یک مشکل کلی فرهنگی است که ما نمی‌توانیم باری را از یک نقطه با سر سلامت، نیکویی و زیبایی با خود حمل کنیم. حتما باید حرف و حدیث و اختلاف‌سلیقه وارد شود و آن، همیت و یکرنگی که خیلی زیبا بود و ما اسمش را می‌گذاریم عشق به کار که درست مثل یک خانواده است، کمرنگ می‌شود. درباره پایتخت من خیلی امیدوار بودم و هستم که این اتفاقات نیفتد چون در خیلی از گروه‌ها افتاد. متاسفانه مجموعه‌های موفق در کشور ما هیچوقت به ۱۰ سری نمی‌رسند، در حالی که در خارج از کشور نمایش‌هایی دارند که ۴۰ سال روی صحنه می‌ماند و یا سریال‌هایی تولید می‌کنند که حداقل ۳۰ سال قدمت دارد، خیلی از هنرپیشه‌هایش جوان بودند و پیر می‌شوند و خیلی از هنرپیشه‌ها فوت می‌کنند ولی سریال همچنان پخش می‌شود. آدم حسودی‌اش می‌شود و می‌گوید چرا ما در ایران نمی‌توانیم کارمان را ادامه بدهیم. چرا کارهای موفق فقط ۵ یا ۱۰ سال ادامه پیدا می‌کند؟ چرا نمی‌توانیم در کنار همکاران‌مان این صمیمیت‌ها را حفظ کنیم؟

-خبری از تیم پایتخت داريد؟
*در حال حاضر خبری که دورادور از گروه پایتخت دارم این است که متاسفانه همه فعلا از هم پراکنده هستند و هر کسی درگیر یک پروژه است و گروه با هم نیستند. من یکی از آرزوهایم همیشه این است که در کارهایی که مردم دوست دارند حضور داشته باشم، چه پایتخت و چه سریال‌های دیگر. امیدوارم در طول عمرم به عنوان یک هنرمند در کارهای موفق سهمی داشته باشم.

-از نيسان آبي برايمان بگوييد كه اين روزها در حال پخش است…
*نیسان آبی به چند دلیل برای من یکی از بهترین خاطرات کاری‌ام بود. اول اینکه تهیه‌کننده بسیار جوان، متعهد و شریفی به نام احسان ظلی‌پور داشت که برعکس بسیاری از تهیه‌کنندگانی که همیشه برای پرداخت دستمزدهای‌مان مشکل داریم، ایشان خوب بودند. یکی از اتفاقات خوب دیگر کارگردان بسیار دوست‌داشتنی، منوچهر هادی بود که من تا به حال با ایشان کار نکرده بودم و به نظرم یک کارگردان کاربلد و محترم است که کمدی را خوب می‌شناسد. من حدود 3 ماه در خدمت این گروه بودم و خیلی راحت بودم چون همه چیز کاملا حرفه‌ای و خوب پیش رفت. تیم نیسان آبی از همه لحاظ عالی بود. عوامل و بازیگران حرفه‌ای و متعهد به کار حضور داشتند. متاسفانه در خیلی از کارها می‌بینیم اختلاف‌سلیقه‌ها زیاد است و گروه با هم مدام دعوا می‌کنند، بازیگران همدیگر را دوست ندارند ولی در نیسان آبی همه عوامل از قدیمی‌ترها مثل جمشید هاشم‌پور گرفته تا هم‌نسل خودم و جوانان، همه با هم با مدیریت کارگردان و تهیه‌کننده همراه، همدل و همکار بودند که حاصلش هم این شد که کار با پسند مخاطب مواجه شد.

-در پايان درباره سريال سعيد نعمت‌الله هم برايمان بگوييد؟
*در این مجموعه نقش متفاوت با نام سبزعلی را ایفا می‌کنم که بهتر است درباره آن فعلا صحبت نکنم. گویا ساخت این مجموعه مدتی است آغاز شده اما هنوز نوبت به ایفای نقش من نرسیده است. اولین تجربه‌ام با سعید نعمت‌الله در سریال میکائیل بود که ایشان نویسنده و سیروس مقدم کارگردان بود. درواقع آقای نعمت‌الله را اولین بار در میکائیل زیارت کردم که همانجا به من گفت از همکاری با شما راضی‌ام و دوست دارم در کارهای بعدی‌ام که مستقلا انجام خواهم داد، حتما حضور داشته باشید تا اینکه در سریال تلویزیونی زمین گرم که اولین کارگردانی‌اش بود نقش اصلی را داشتم که در مناسبت محرم پخش شد. از همکاری با ایشان و کار حرفه‌ای‌اش بسیار راضی‌ام. وقتی برای بار سوم از من دعوت کردند، با خودم گفتم هر نقشی باشد قبول می‌کنم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا