اجتماعی

هرمزهوشمندراد درگذشت

هرمز هوشمندراد: هر چیزی که انسان می پسندد، بهایی دارد و برای رسیدن به آن باید بهایش را بپردازد. و من خودم را ملزم دانسته و میدانم که این وظیفه ای در حوزه رسانه چه به عنوان مدیر مسئول و چه همدم و مونس برای همکاران انتخاب کرده ام را تا آخرین نفسی که در جان دارم ادامه دهم.

**ناظم رام

به گزارش ناظم نیوز،پس از نیم قرن خدمت صادقانه و همراهی دلسوزانه برای جامعه مطبوعات،هرمزهوشمندراد درگذشت.
هرمز هوشمندراد: هر چیزی که انسان می پسندد، بهایی دارد و برای رسیدن به آن باید بهایش را بپردازد. و من خودم را ملزم دانسته و میدانم که این وظیفه ای در حوزه رسانه چه به عنوان مدیر مسئول و چه همدم و مونس برای همکاران انتخاب کرده ام را تا آخرین نفسی که در جان دارم ادامه دهم.
آقای هوشمند را 6 سال پیش در دفتر روزنامه ایشان، دنیای جوانان، ملاقات کردم، در اولین نگاه و دیدار به دلم نشست، مردی با چشمان نافذ، و مهربان، خوش صحبت. از آن مردان با جاذبه و جذبه ، موقر و بسیار مودب و محترم و …. در عین حال با هوش و دقیق و نکته سنج .
باید گفت 53 سال فعالیت آقای هرمز هوشمندراد در حوزه رسانه در چندین صفحه نمیگنجد چه برسد به یک صفحه اما درست زمانی به سراغش میرویم که تازه از دیالیز برگشته بود، اما با آن حال خسته، میزبان ما شد برای نشست کوتاه با هم به گزارشی از گفت وگوی ما با آقای هرمز هوشمندراد میپردازیم که با هم میخوانیم:


***
هر چیزی که انسان می پسندد، بهایی دارد و برای رسیدن به آن باید بهایش را بپردازد و این را قدیمی ها هم گفته اند که بهای «عشق»، باختن است و من ، آینده ام را پیش فروش کردم تا بر سرِ دو عشق ببازم؛ یکی عشق به نشر مکتوب و دیگری عشق به خانواده.
این جملات از زبان مردی گفته شد که سالیان سال است که در حوزه رسانه عرق رخته است و زحمت کشیده است.
هرمز هوشمندراد…..
نامی که پیر و جوان مدیران رسانه های مکتوب سراسر کشور او را میشناسند….و یا حداقل نام ایشان به گوششان خورده است.
هرمز هوشمندراد را می توان همدم و مونس و گره گشای رسانه ای ها نامید.
هوشمندراد در پاسخ به اولین سوال که در باره خودتان بگوید، گفت: من هرمز هوشمند راد هستم، اصالتا ریشه در سرزمین کرمانشاهان دارم و متولد قصر شیرین هستم. کودکی من در آبادان گذشت و خاطرات خوب و خوشی از دوران کودکی خودم در آن شهر داشتم. بعد از اتمام خدمت پدرم در شرکت نفت آبادان به تهران نقل مکان کردیم و کوتاه کنم، سربازی و دانشگاه و ….کار در اداره فرهنگ و ارشاد.
از همان اول جوانی کارهای فرهنگی را دوست داشتم و برای همین اوایل دوست داشتم در رادیو و تلویزیون خدمت کنم و به عنوان کمک کارگردان هم مشغول به کار شدم ، اما بعد از مدتی تغییر شغل دادم و مشغول خدمت در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شدم.
حاج آقا هوشمند، از جنس مدیرانی هست که در عین مهربانی ، مدیری موفق، دلسوز، با نگاهی جامع و کامل در حوزه روزنامه نگاری بوده و هست، هوشمند علاوه بر اینکه یکی از مدیران موفق در حوزه روزنامه نگاری به حساب می آیند سالیان سال در وزارت ارشاد جزو مدیران ارشد حوزه رسانه در معاونت ناشران و مولفان بودند از این رو با دغدغه ها و مشلغه های اداری و سازمانی این حوزه نیز آشنا بوده و تمامی درد و رنجی که روزنامه نگاران و مدیران نشریات دارند را آشنا و برای ایشان ملموس است.


حاج آقا هوشمند ادامه میدهد که از همان اول توانم را بر این اصل گذاشتم که در حوزه کاری خودم به عنوان مسئول اداره ، حل و فصل مشکلات ارباب رجوع و مدیران رسانه بود و این موضوع تا اکنون هم باعث شده توانم را در این راه بگذارم . چرا که خودم نیز جزوی از خانواده رسانه بودمو هستم.
به گفته حاج آقا هوشمند اولین نشریه که مدیریت آن را داشتم مجله دنیای جوانان بود. در این مجله که از اسمش مشخص است سیاست کلی مجله مطرح کردن مسایل و مشکلات جوانان بوده و خواستم در عین حال که این مسائل را مطرخ میکنم با استفاده از افکار و نظرهای کارشناسان این حوزه جوانان را پوشش میداد.
از هوشمندراد پرسیدم چرا به حوزه جوانان ورود کردید، در پاسخ گفت من سه تا فرزند جوان در خانه دارم و اکنون نوه هایم هم به دوره جوانی رسیده اند و خواستم تریبونی باشم برای این نسل آینده ساز. وی ادامه میدهد که برای این موضوع و برای بهتر پوشش دادن خبر ها و تحلیل ها و مقاله و گزارش های و برای هرچه بهتر و مطلوبتر انشتار از سردبیران و خبرنگاران مطرحی استفاده کردم که کار نشریه، با اصول و قدرت و تهیه و چاپ شود.وی ادامه می دهد که سردبیران نشریه مجله جوانان را افرادی مثل هوشنگ اعلم، زنده یاد محمدرضا حسن بیگی، مجتبی کاشی و دیگر اساتید مطرح و بنام و همچنین استفاده از خبرنگاران این حوزه با من همکاری و مساعدت داشتند.

هوشمند در ادامه صحبتهایش می گوید: از آنجا که خودم در عین حال که مسئولیت مهمی در حوزه رسانه و فرهنگ مکتوب در ارشاد داشتم و همچنین صاحب امتیاز چندین نشریه ( اقتصاد جوان، مجله آوازه و…) بودم. چنانچه گفتم از نزدیک با مشکلات این حوزه آشنا و درگیر بودم لذا سال 1390 با همفکری جناب آقای انتظامی، طرح تاسیس یک مجموعه برای حل مشکلات اصحاب رسانه بنام کلینیک رسانه را طراحی، تهیه کردم که با ارائه به مدیران و معاونت رسانه ای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی طرح مقبول و تایید گردید و چناکه گفتم با همفکری و مساعدت آقای انتظامی این طرح کلیک خورد . اساس تشکیل کلینیک رسانه بر پایه حل و فصل مشکلات مدیران و خبرنگاران رسانه بود . برپایه همین با مساعدت شهرداری تهران دفتری از طرف شهرداری در خیابان انقلاب برای این موضوع در اختیار کلینیک رسانه قرار داده شد که بنده بعد از ظهرها برای حل مشکلات نشریات در دفتر حضور پیدا میکردم و با همکاری پسرم( علی هوشمندراد) تا آنجایی ما میتوانستیم و در حد توان کلینیک بود به مشکلات همکاران رسیدگی میکردیم و اگر حل و فصل موضوع از دست ما خارج بود مسایل را به آقای انتظامی ارجاع می دادیم که ایشان قبول زحمت میکردند و به موضوعات رسیدگی میکردند.

سوال دیگری که با حاج آقا هوشمند مطرح کردم این بود که چرا بعد از سالیان سال مدیریت ماهنامه به سمت چاپ روزنامه رو آوردید، گفت: من به هر حال مدیر یک نشریه هستم و برای بقای کار در حوزه رسانه فرم و محتوا به مرور باید عوض شود. از این رو با در نظر گرفتن مسائل اقتصادی و توانایی عزیزانی که افتخار همکاری با ایشان را داشتم تصمیم به ادامه انتشار دنیای جوانان به عنوان روزنامه گرفتم که الحمدالله تا به امروز با در نظر گرفتن تمامی مشکلات اقتصادی که همه درگیر آن هستند، توانسته ایم در این حوزه ، کار را ادامه بدهیم.
هوشمند راد ادامه میدهد که هر چیزی که انسان می پسندد، بهایی دارد و برای رسیدن به آن باید بهایش را بپردازد. و من خودم را ملزم دانسته و میدانم که این وظیفه ای در حوزه رسانه چه به عنوان مدیر مسئول و چه همدم و مونس برای همکاران انتخاب کرده ام را تا آخرین نفسی که در جان دارم ادامه دهم و بر خود میبالم که هنوز توانسته ام تاثیری حتی اندک در حوزه رسانه داشته باشم.
زنده نام هرمز هوشمندراد در واپسین ساعات روز یکشنبه 6 آذر ماه 1401 دار فانی را وداع گفت و به دیار باقی شتافت.
پایگاه خبری ناظم نیوز، این ضایعه بزرگ را به جامعه مطبوعات، تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال برای بازماندگان آن مرحوم صبر و بردباری مسئلت دارد.

 

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا