هنر

فاجعه یعنی هنرمند برای دیده شدن باید کار خود را به بلاگر بسپارد

کتاب «کجایی» که به دو شکل صوتی و چاپی تولید شده است شامگاه ۲۵ فروردین ۱۴۰۱ در پردیس تئاتر و موسیقی باغ کتاب تهران رونمایی شد.

به گزارش ناظم نیوز، آئین رونمایی از کتاب «کجایی» که به دو شکل صوتی و چاپی تولید شده، شامگاه ۲۵ فروردین در پردیس تئاتر و موسیقی باغ کتاب تهران برگزار شد. در این مراسم، عارفه لک، پیام دهکردی، بهنام کلاه بخش، الهام پاوه‌نژاد، فرزانه منصوری، حسن علی کرمی، محمدعلی جعفریه، روزبه زهرایی، رضا موسوی، احسان چریکی، متین بختی و… حضور داشتند و این جمع دوستانه با حضور علاقه مندان به ادبیات و شعر، گرم‌تر نیز شد. غایب بزرگ این جمع ادبی، اردشیر رستمی، طراح گرافیک و جلد این اثر بود.

در این آئین رونمایی که با اجرای حسین مسعودی آشتیانی در کافه کر باغ کتاب تهران برگزار شد، لک، دهکردی و کلاه بخش به سخنرانی پرداختند و همچنین بعضی از اشعار کتاب با صدای دهکردی و نوازندگی کلاه بخش به طور زنده برای حاضران اجرا شد.

شعر شبیه قالی دستباف است!

عارفه لک، شاعر و بازیگر، در ابتدای این آئین، ضمن تشکر از حضور مخاطبان و دوستدارانش گفت: «هر شعر این اثر، در موقعیت‌ها و حالات مختلفی سروده شد، درست مثل خود زندگی که یکسان نیست. این کتاب را در لحظات مختلف شاد و غمگین، در بیمارستان یا هر لحظه خلوت دیگر نوشتم و به هر یک از آنها همچون یک پناهگاه نگاه کردم. این کتاب، حاصل همه احساسات بشری از جمله رنج است؛ رنج‌هایی که از سر می‌گذرانیم و امروز را به خاطرش جشن گرفته‌ایم، چندان هم بد نیستند. این رنج‌هایی که بر ما گذشته باعث می‌شود بتوانیم به خلق شادی برسیم، بنابراین رنج لزوماً به معنای غصه نیست.»

عارفه لک که شعرهایش را با تم عاشقانه و گاهی هم اجتماعی می‌سراید و پیش از این نیز مجموعه شعری از او منتشر شده بود، درباره اهمیت شعر گفت: «شعر برای من مثل فرش دستبافت است که قالیباف هنگام پیوند زدن گره‌ها، یک روز غمگین است و یک روز هم شاد. هر شعر این کتاب، حجمی از انرژی را با خود داشت که شریک لحظات من بود و امیدوارم شریک لحظات شما نیز باشد. لذتی که نوشتن شعر دارد، زمانی کامل می‌شود که به خلوت مخاطب نفوذ کند و اشکی یا لبخندی را باعث شود. به اشتراک‌گذاشتن این تلاش خوشایند است و چقدر خوشحالم که امروز این اشتراک‌گذاری جشن گرفته می‌شود. من از خانم فاطمه محمدی، مدیر انتشارات نوین کتاب گویا که پای این اثر ایستادند، تشکر می‌کنم و همچنین از پیام دهکردی عزیزم که اثر را خوانش و کارگردانی کرد و البته از اردشیر رستمی عزیز که دوست داشتم سهمی از این کار داشته باشد، چراکه علاقه زیادی به تصویرگری ایشان دارم. ایجاز و ظرافت زنانگی تصویر به خاطر هنر اوست. ناگفته نماند از بهنام کلاه‌بخش هم کمال تشکر را دارم که آهنگسازی‌اش شعر مرا زیباتر کرده است.»

با نگاه استبدادی نمی‌توان فرهنگ را نجات داد

پیام دهکردی هم در بخش دیگری از آئین رونمایی، صحبت‌های خود را پس از تبریک روز عطار و یادآوری این جمله که زیستن در سرزمینی که عطار هم در آن نفس کشیده یک اتفاق مبارک است، اینچنین آغاز کرد: «حوزه نشر حوزه مظلومی است. زمانی فریاد می‌زدیم که چرا کتاب نمی‌خوانید و امروز فریاد می‌زنیم که چرا کتاب نمی‌بینید؟ در این روزگار برهوت نشر، در این دوران جفای نابخشودنی و ظلم در حق فرهنگ و هنر، شاهد همان چیزی هستیم که طی دهه‌های متمادی بر فرهنگ و هنر این سرزمین رفته و ما را به اینجا رسانده. سال‌هاست از روی تئاتر و موسیقی و ادبیات رد شده‌اند و چیزی که بر جا مانده مشتی خاکستر است و صرفاً می‌توانیم امیدوار باشیم که ققنوس‌هایی از این خاکسترها سر بر بیاورند.»

دهکردی که هم تجربه بازیگری در سینما و تلویزیون را دارد و هم در تئاتر، و کتاب‌های گویای متعددی را خوانده است، در نقد وضعیت کنونی فرهنگ کشورمان ابراز نگرانی کرد و افزود: «متأسفانه با نامگذاری سال با واژه فرهنگ، مشکلی از فرهنگ حل نمی‌شود و آسیب‌های اجتماعی رخت بر نمی‌بندند. هر مشکل اجتماعی محصول کار نکردن روی فرهنگ است. بار دیگر باید یادآوری کرد که اگر سیل ویرانگر بی‌فرهنگی راه بیفتد، تک تک اعضای خانواده ما را با خود خواهد برد. فقط فرهنگ است که ما را نجات خواهد داد. با نگاه استبدادی و حکومتی نمی‌شود فرهنگ را نجات داد. فرهنگ نیاز به مدیریت متکثر دارد. ما نیاز داریم به سمت یک جامعه رنگارنگ برویم که در آن همه آدم‌ها نفس بکشند. چرا تیراژ کتاب از ۱۰ هزار نسخه به دویست یا صد نسخه دیجیتال رسیده که آن هم فروخته نمی‌شود؟ این یک تراژدی است. یک زمانی در گوش کسبه این جامعه بنان می‌خوانده. این مردم امروز از رادیو چه می‌شنوند؟»

وی گفت: «بعد از سی سال کار عاشقانه برای فرهنگ این را می‌گویم: ما فریب خورده‌ایم و امروز تنها کاری که می‌توانیم بکنیم این است که با دستان پر تاول خودمان فکری برای خودمان بکنیم، حتی کنار خیابان ساز بزنیم تا فرهنگ بماند برای این سرزمین. ایران تبدیل به سرزمین نشدن‌ها شده، همانطور که سمندریان نتوانست گالیله را روی صحنه ببرد و از دنیا رفت، ایران درودی نتوانست موزه‌اش را افتتاح کند و از دنیا رفت، می‌ترسم ما هم ناکام از این جهان برویم. ما مداوم درگیر وجه‌المصالحه و سازش کردن هستیم. با صراحت می‌گویم امیدی به بهبود ندارم و تنها چیزی که می‌دانم این است که عاشق این سرزمینم و «کجایی» محصول چنین طرز تفکریست. این فاجعه است برای فرهنگ ما که یک هنرمند باید کار خود را به بلاگر و اینفلوئنسر بسپارد تا به دست مردم برسد.»

راوی کتاب «کجایی» درباره این اثر و دقت‌هایی در تولید محتوای صوتی آن شده است، افزود: «کجایی را با وسواس زیاد تولید کردیم. در قدم اول من و خانم لک از خروجی راضی نبودیم چراکه فکر می‌کردیم حق مطلب ادا نشده و اثرگذاری اتفاق نمی‌افتد، بنابراین ضبط دوم اتفاق افتاد. کجایی محصول این زاویه دید است که همه چیز باید متفاوت باشد و همه اعضای تیم ما شامل خانم محمدی، مدیر انتشارات نوین کتاب و بهنام کلاه‌بخش، آهنگساز، زحمت بسیاری کشیدند.»

دهکردی درباره سروده‌های «کجایی» و محتوای آن و شرایط سروده‌شدنشان گفت: «شعر عارفه لک، سرشار از ایجاز و طراوت و عمق است. در این کتاب، ساده‌ترین واژه‌ها کنار هم قرار گرفتند تا عمیق‌ترین مفاهیم فلسفی به دست بیاید. من از عارفه ممنونم که این اجرا و خوانش را به من سپرد. از بهنام نازنین متشکرم و می‌دانم بدون زحمات او این کار شدنی نبود. او با وسواس این اثر را ساخت.»

دهکردی در پایان افزود: «ما مردمانی هستیم خسته از امر و نهی و نصیحت. باید زیبایی را بازتعریف کنیم و زیبا زندگی کنیم تا به مرور زمان، ولو صد سال دیگر، آیندگان از ما به نیکی یاد کنند.»

در پایان آئین رونمایی با بازخوانی تعدادی از شعرهای عارفه لک از سوی پیام دهکردی و نوازندگی بهنام کلاه‌بخش، ادامه یافت که با استقبال زیاد مخاطبان مواجه شد. در پایان این آئین نیز، آهنگسار «کجایی»، بهنام کلاه‌بخش گفت: «اگر شنیدن این کتاب، دقایق خوبی را برای شما رقم می‌زند، این اوقات خوش حاصل مأنوس بودن با کتاب و شعر و داستان است.»

کتاب شنیداری «کجایی» سروده عارفه لک، به مدت زمان ۱ ساعت و ۱۵ دقیقه، به روایت و کارگردانی پیام دهکردی و آهنگسازی بهنام کلاه‌بخش از سوی مؤسسه نوین کتاب گویا منتشر شده که در بسته فیزیکی آن، نسخه مکتوب اثر نیز در ۶۸ صفحه با تصویرگری اردشیر رستمی قرار دارد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا