۱۰ نقد به نمایشگاه گردشگری و صنایع دستی ۱۴۰۰
نمایشگاه بین المللی گردشگری اگرچه امسال میزبان شرکت های خارجی نبود و تنها سفارت اندونزی در آن شرکت کرد، اما امسال گروههای محدودی از عراق و پاکستان مهمان نشست های رودرروی آن شدند.
خبرگزاری مهر _ گروه جامعه؛ پانزدهمین دوره نمایشگاه بین المللی گردشگری و سی و پنجمین نمایشگاه ملی صنایع دستی از ۹ تا ۱۲ بهمن ۱۴۰۰ به عنوان آخرین نمایشگاه صنعت گردشگری و صنایع دستی قرن برگزار شد. در این نمایشگاه که ۱۰ سالن از محل دائمی نمایشگاهها به آن اختصاص پیدا کرده بود، افراد زیادی به عنوان غرفه دار، شرکت کننده و بازدیدکننده حضور داشتند. اما به این نمایشگاه چند نقد وارد است نقدهایی که توجه به آنها میتواند در بهبود برگزاری نمایشگاههای بعدی کمک کننده باشد.
عزت الله ضرغامی در مراسم افتتاحیه این نمایشگاه را هم پای نمایشگاه بین المللی گردشگری اسپانیا دانست و گفت که ما هیچ چیزی از آنها کم نداریم. پیش از این نیز مدیرکل اسبق بازاریابی و گردشگری وزارت میراث فرهنگی در هتل لاله تهران گفته بود که این نمایشگاه تا چند سال دیگر میتواند هم رده نمایشگاه گردشگری برلین آلمان و کشورهای دیگر باشد. اما آیا به واقع چنین چشم اندازی تا چه سالی امکان پذیر است؟ گذشت ۱۵ دوره از برگزاری آن چقدر توانسته مسئولان نمایشگاه را به این هدف نزدیک کند؟
۱. زمان برگزاری
یکی از نقدهایی که میتوان به نمایشگاه کرد درباره زمان برگزاری آن است. روزهای اول هفته برای برپایی این نمایشگاه آن هم در ساعات اداری موجب ایجاد چند مشکل میشد یکی اینکه بر ترافیک بزرگراههای اطراف محل دائمی نمایشگاهها اضافه میکرد و دیگر اینکه افراد زیادی نمیتوانستند خود را به نمایشگاه برسانند چون دقیقاً در زمان ساعت اداری برگزار شد. البته توجیه متولیان برای انتخاب روزها و ساعت نمایشگاه، جلوگیری از ازدحام بیشتر به دلیل شیوع ویروس بود. اما این موضوع هم جای نقد دارد.
چرا این نمایشگاه باید درست در زمانی که پزشکان و متولیان سلامت درباره شیوع ویروس اومیکرون هشدار میدادند برگزار شود؟ آیا بهتر نبود مانند چند سال قبل این برنامه در اواخر ماه برپا شود تا وضعیت رنگ شهرها از جهت شیوع ویروس مشخصتر باشد؟ آیا مسئولان به این نتیجه رسیده بودند که مشکلی برای نمایشگاه گردشگری همچنان که اکنون کنسرت و جشنواره فیلم فجر برگزار میشود، وجود ندارد؟
۲. رعایت حداقلی پروتکلهای بهداشتی
معاون گردشگری کشور اعلام کرده بود که سختگیری برای رعایت پروتکلهای بهداشتی در نمایشگاه وجود دارد. شاید این سخت گیری را بتوان در تب سنج ورودی چند سالن دانست اما آن اقدام هم در بسیاری از اوقات انجام نمیشد به خصوص زمانی که میزان ورود بازدیدکنندگان زیاد میشد.
پس از پایان نمایشگاه به نظر میرسد برخی از شرکت کنندگان و غرفه داران دچار ویروس شده اند. البته با وجود اینکه نمیتوان به طور دقیق گفت این افراد چطور و چگونه مبتلا شده اند اما میتوان گفت یکی از منابع پرخطر برای ابتلاء به ویروس همین نمایشگاههای بزرگ است. در روز افتتاحیه نیز سالن خلیج فارس مملو از شرکت کننده بود و جمعیت زیادی به این مراسم در یک سالن گردهم آمده بودند.
۳. برگزاری مراسم آئینی داخل سالنها
به رغم اینکه در چند سال اخیر، غرفه داران در نمایشگاه اعلام کرده بودند سر و صدای زیاد مانع مذاکرات و گفتگوهای دو نفره میشود و بهتر است برنامههای آئینی و رقصها در خارج از سالن یا محلی دیگر باشد، اما باز هم این سر و صداها کسانی که میخواستند کارهای تخصصی و مذاکرات تخصصی داشته باشند را با مشکل رو به رو میکرد. حتی در جایی مانند غرفه استان بوشهر که معاون گردشگری وزارت میراث فرهنگی و معاون دریایی سازمان بنادر و دریانوردی درحال شنیدن توضیحات مدیرکل استان بوشهر بودند، گروهی آئینی از جلوی غرفه رد شدند و مهمانان غرفه صدای مدیرکل را نمیشنیدند.
۴. نشستهای تخصصی با موضوع تکراری و زمان کم
از طرفی نشستهای تخصصی متعددی در نمایشگاه برگزار شد که در نوع خود جالب توجه بود اما بهتر بود که برای انتخاب برخی از ارائه دهندگان دقت بیشتری میشد. چون شاید موضوع نشست با فرد ارائه دهنده همخوانی مناسبی نداشت.
این نشستها اگرچه در نوع خود جذاب بود اما زمان در نظر گرفته شده برای بسیاری از آنها نیم ساعت بود بنابراین فرصتی برای بیان اصل موضوع نبود. از طرفی شرکت کنندگان نیز نمیتوانستند به نحو مطلوب سوال جواب کرده یا از مباحث بهره ببرند. ضمن اینکه برخی از آن دروس هم بارها و بارها تکرار شده بود و جذابیتی نداشت. اما در عین حال پرداختن به موضوعات جدید و به روز نقطه قوت آن بشمار میآمد.
۵. بازدیدکننده سرگردان
در نمایشگاه هیچ نقشه راهی برای دیدن همه غرفهها و سالنها مشاهده نمیشد. برنامه ریزی برای بازدیدکنندگان نباید تنها به دادن نقشه نمایشگاه معطوف شود. بلکه منظور این است اگر کسی به نمایشگاه میرود، باید بداند در سالن چه چیزی را خواهد دید. بنابراین صرفاً دانستن نام شرکتها یا استانها نمیتواند راهنمای بازدیدکننده باشد. از طرفی بازدیدکنندگان معمولاً در نمایشگاه سرگردان هستند. آنها نمیدانند از کجا و چه سالنی شروع به بازدید کنند و در کجا بازدید را به پایان ببرند. خیلی از آنها موقع خروج تازه متوجه میشوند که چه سالنهایی را ندیده اند. امسال هم که نمایشگاه صنایع دستی با گردشگری و طلا و جواهرات همزمان شده بود، خیلیها از وجود نمایشگاههای دیگر مانند طلا و جواهرات خبر نداشتند چون اصلاً حتی نقشه کاغذی نیز در اختیارشان قرار نگرفته بود.
۶. عدم برنامه صحیح به مردم درباره استفاده درست از نمایشگاه
باید به این موضوع فکر کرد که نمایشگاه گردشگری تا چه اندازه میتواند نیاز مخاطب را رفع کند؟ اصلاً بازدیدکننده آنچه کسانی هستند؟ مردمی که به دنبال سرگرمی میگردند یا مردمی که واقعاً میخواهند با ورود به نمایشگاه گردشگری برای سفرهای خود برنامه ریزی کنند؟ اصلاً این نمایشگاه چقدر میتواند برای بازدیدکننده دستاورد داشته باشد؟ چقدر این نمایشگاه برای غرفه داران دستاورد خواهد داشت؟
خیلی از افراد کارت ویزیت میگیرند و میروند یا اگر هدیهای استانی بدهد آن را برمی دارند. خیلیها در این مکان برای سفرهایشان حتی سفرهای عید برنامه ریزی نمیکنند. این درحالی است که بهترین مکان برای بررسی نرخها و حتی گرفتن تخفیف و برنامه ریزی برای سفر نوروزی نمایشگاه گردشگری است. چه چیزی بهتر از اینکه همه متولیان سفر و صنایع دستی از یک استان در اینجا جمع میشوند تا به بازدیدکننده بگویند چطور و کجا میتواند سفر کند.
خیلی از بازدیدکنندگان از نمایشگاه گردشگری به دلیل وجود تنوع در رنگ و شاد بودن گروههای موسیقی حاضرند ۲۰ هزار تومان هزینه ورود بدهند و گشتی در آن بزنند. شاید بتوانند سوغاتی بخرند و صنایع دستی تهیه کرده و در کنارش از غذای محلی لذت ببرند و موسیقیهای آئینی گوش کنند و ببینند. اما چه بهتر بود نظرسنجی انجام میشد تا متولیان میدانستند این نمایشگاه چقدر میتواند به مردم برای سفرشان کمک کند؟
از طرف دیگر غرفههای نمایشگاه برنامهای برای معرفی خود ندارند. خیلی از آنها مهمان وزارتخانه هستند یا از بدنه وزارت آمده اند تا غرفهای داشته باشند بنابراین چنین غرفههایی بیشتر به معرفی عملکرد خود میپردازند تا ارائه اطلاعات سفر به مخاطب.
۷. عدم تفکیک روزهای بازدید تخصصی و عمومی
معاون گردشگری کشور قبل از برگزاری نمایشگاه گفته بود که این برنامه در چهار روز برگزار میشود که دو روز آن تخصصی و دو روز دیگرش عمومی خواهد بود اما این اتفاق نیفتاد و هر چهار روز عمومی بود.
۸. تغییر ناگهانی مسئول برگزاری نمایشگاه
این نمایشگاه در زمانی برپا شد که تنها چند روز مانده به آن مدیرعامل شرکت مادرتخصصی ایرانگردی و جهانگردی که مسئول برگزاری این نمایشگاه و انتخاب مجری بود جای خود را به فرد دیگری سپرد. البته حکم وی پس از پایان نمایشگاه زده شد. به طور حتم چنین جابه جاییهایی در روند برگزاری نمایشگاه مؤثر خواهد بود همچنان که در همین روزها باز هم از مدیریت قبلی خواسته شد، تا هدایت نمایشگاه را به عهده بگیرد. بنابراین شاید بهتر بود تعجیل در جا به جایی رخ نمیداد و بعد از نمایشگاه این اتفاق میافتاد.
۹. بازارچه فروش صنایع دستی
در کنار صنایع دستی بی کیفیت و ارزان، باید گفت برخی از صنایع دستی ارائه شده نیز از تنوع خوبی برخوردار بودند. هنرمندانی که از استانهای مختلف به این نمایشگاه آمده بودند سعی کردند هنرهای سنتی خود را بفروشند آنها مدتها بود که به دلیل شیوع ویروس کرونا به شدت دچار آسیب شده بودند در بخش مربوط به صنایع دستی دارای نشان مرغوبیت، این کالاها از کیفیت بسیار خوبی برخوردار بود اما در بخش مربوط به صنایع دستی استانهای محروم، بازدیدکنندگان شاهد ایجاد غرفههای ساده و صنایع دستی بی کیفیت بودند. غرفه سازی اصلاً انجام نشده بود و خیلیها به این نمایشگاه به چشم بازارچه نگاه کرده بودند نه جایی برای تعامل بیشتر.
۱۰. فروش اسنک در کنار صنایع دستی مناطق محروم
بخشی از این نمایشگاه به گردشگری خوراک تعلق داشت. اما تنها تعریفی که میتوان از گردشگری خوراک برای آن داشت حضور پر دود کباب بناب از آذربایجان بود که بسیاری از افراد را به سمت خود میکشاند. وگرنه صنایع دستی استانهای محروم با سوغات و فروش آجیل و اسنکی که برخی از غرفه داران به عرضه آن پرداخته بودند باعث شده بود که این بخش از نمایشگاه نه تنها برای محصولات مناطق محروم جلوه مناسبی نداشته باشد بلکه مفهوم گردشگری خوراک را هم به فروش اسنک و آجیل تقلیل پیدا کند.