آوا و صدا درخانه های سنگی
ناظم نیوز: زاگرس کهن ، زاگرس با افتخار . قرن هایست که میزبان مردمی است که آیین ها و روسم کهن خود را پاس می دارند و سینه به سینه منتقل می کنند.
به گزارش ناظم نیوز، استان کردستان یکی از استان های کردنشین در غرب ایران است، اکثریت ساکنان این استان، کرد زبان هستند که به لهجه های مختلف تکلم می کنند. درباره زبان کردی مردم شناسان بر این رأی هستند که زبان کردی یکی از زبان های گروه هند و اروپایی و ایرانی است.
داستان های، مراسم و آیین های کردها در کنار لالایی های مادران کرد پاسبان آیین و روسوم چندهزار ساله ای هستند که در نگهداری آن هر ساله به مناسبت های گوناگون آنرا تکرار می کنند. کردها در کنار آداب و روسم خود در کنار سایر اقوام ایرانی و در کنار زاگرس نشینان دیگر همواره نگبان کیان ایران و ایرانی بوده و هستند.
با هم با گوشه ای از روسوم کهن کردهای استان کردستان آشنا می شویم.
قوم ماد در مناطق مختلف ایران، به ویژه درمنطقه غرب پراکنده بوده، گستردگی قلمرو سکونت این قوم و تنوع اقلیم آن سبب شده که مردم این ناحیه برای تنظیم اقتصاد، معیشت و فعالیت های خود چند نوع تقویم راپدید آورند.
فصول مختلف سال در کردستان شامل به هار (بهار)، هاوین (تابستان)، پاییز (پاییز) و زمستان (زمستان) است. برخی از طوایف کرد مانند شکری ها، شروع سال را اول پاییز می دانند و از اول پاییز سال بعد را یک سال ورز می گویند که یک سال کشاورزی است. ماه های کردی در طوایف مختلف، نام های گوناگون دارد که در هر حال توصیفی از فصول مختلف سال و با الهام از زندگی گیاهان، جانوران و آداب کشاورزی و گله داری است. فروردین ماه را «چه ژنانه» می گویند و ماه جشن است.
از این ماه در برخی از نقاط کردنشین باعنوان «خاک لیوه» نیز یاد می شود. اردیبهشت ماه را «گولان» -ماه وسط بهار- یا «بانه مه ر» می گویند که به معنای رفتن گوسفندان به ییلاق است. این ماه را «شیست باران» که همان شست باران است. نیز مینامند. «باره به ران» به معنای پرش قوچ و «تارا» نیز از دیگر این ماه است.
برخی معتقدند در این ماه انسان دچار تنبلی می شود و به خواب تمایل بیشتری پیدا می کند و اگر بخوابد تا آخر سال تنبل و بیکار خواهد بود. این ماه را در برخی از روستا ها، «به خته باران» نیز می گویند و معتقدند که بارش باران در این ماه قطعی نیست. خرداد را «زه ردان» یا «ئاخر مانگ به هار» -ماه آخر بهار- می نامند. زردان به معنی زردی ها و نشانه زرد شدن گیاه، به ویژه جو است. از همین رو این ماه «جو زردان» نیز نامیده می شود.
در بعضی روستاها به این ماه «ئالف دوربین» به معنی ماه جمع کردن علف، نیز می گویند. تیر ماه را «پوشه ر» یا «ئه ول مانگ هاوین» -ماه اول تابستان- می گویند. در این ماه کار جدا کردن کاه از دانه گندم انجام می شود.
اهالی معتقدند در این ماه گاو و گوسفندان زیادی دچار مرگ و میر می شوند و از این رو نام دیگر این ماه در بین مردم «مندار مانگ» یا «مردار مانگ» است. مرداد ماه را «گه لاویژ» یا «ناوراس مانگ هاوین» -ماه وسط- نیز می گویند. «گه لاویژ» به معنی توده محصول و نیز ستاره ای است که یک بار در این ماه و بار دیگر ۴۵ روز پس از شروع زمستان در آسمان پدیدار می شود.
جشنها و آیینهایی که در میان کردان مرسوم است، در برگیرنده جشنهای مذهبی، قومی و باستانی است که ریشه در باورهای کهن مردم دارد و اغلب تاریخی و پارهای اسطورهای است.
میرنوروزی و مراسم کوسه گردی
میرنوروزی و مراسم کوسه گردی از جمله بازیها و نمایشهایی بود که تا دو دهه پیش به عنوان مقدمه نوروز در استان کردستان برگزار میشد مراسم کوسه گردی توسط دو نفر به اجرا در میآمد. یکی را کوسه و دیگری را زن کوسه مینامیدند .
مراسم میرمیرین یا امیربهادری
یکی دیگر از مراسم که از دیرباز در میان کردها رواج داشت و هر سال به مناسبت فرا رسیدن نوروز با تشریفات و شکوه خاصی برگزار میشد، «میرمیرین» یا «امیربهادری» است.
مراسم سمنو پزان (روستای قلعه-قروه)
این مراسم معمولا در ۱۵ روز انجام می گیرد. اهالی معتقدند که سمنو مهریه ی فاطمه زهرا (س) است. به گفته اهالی این مراسم که در واقع مراسمی زنانه است، نوعی عروسی و پایکوبی به شمار می رود. زنان دور سمنو جمع می شوند هلهله می کنند و می رقصند. اما در حال حاظر این مراسم بیشتر تبدیل به مراسم دعا و روضه شده است.
مراسم پیر شالیار
پیر روحانی از مغان زرتشت به نام پیر شالیار نزد مردم اورامان بسیار محترم است و کتابش را به بیگانگان نشان نمیدهند و کلماتش به جای ضربالمثل به کار میرود. جشن بزرگ مردم اورامان در بهمنماه که سال روز ازدواج اوست برگزار میشود. این مراسم هر سال در بهمنماه، در آغاز چله کوچک، در سه مرحله و طی سه هفته انجام میشود.
بازی های محلی
کلاوریزان
فردی کلاهی را پر از سنگریزه می نمود وآن را وارونه روی یک سطح قرار می داد سپس می بایست کلاه را طوری از زمین بردارد که سنگریزه ای برجای نماند اما اگر موفق نمی شد می بایست سنگریزه های باقیمانده در روی زمین را تک تک طوری بردارد که بقیه سنگریزه ها موجود در سطح تکان نخورند در غیر این صورت بازنده اعلام می گردید. هر کس در این بازی موفق می شد که یا کلاه را پر از سنگریزه برگرداند یا اینکه سنگریزه ها را تک تک بردارد به طوری که بقیه ی آنها تکان نخورد برنده اعلام می شد در این بازی دقت زیادی لازم بود و کسی که نمی توانست اعصاب آرامی داشته باشد موفق نمی گردید.
هیله مارانی
(تخم مرغ شکستن) این بازی که به صورت برد و باخت انجام می گرفت به این صورت بود که در هر مرحله دو نفر با هم روبرو می شدند؛ هر کدام از طرفین تخم مرغی را محکم در دستش نگه می داشت به طوری که یک سر تخم مرغ به طرف بالا باشد و دیده شود سپس فرد دیگری تخم مرغ خود را از طرف سر آن به تخم مرغ طرف مقابل می زد اگر تخم مرغ یکی از آنها ترک بر می داشت این بار دو سر دیگر تخم مرغ را به هم می زدند اگر این بار نیز همان تخم مرغ ترک بر می داشت صاحب این تخم مرغ بازنده محسوب می شد و می بایست تخم مرغ خود را به طرف مقابل بدهد و اگر هر دو ترک برمی داشتند آن طرفی بازنده محسوب می شد که تخم مرغش بیشتر شکسته باشد. به این طریق یک فرد ممکن بود در روز چند تخم مرغ را صاحب شود.
کردستان سرزمین ترانهها و آهنگهاست و در هر منطقه ی آن صدها آهنگ، ترانه، بیت و لالایی وجود دارد که این ترانهها با ریتم های شاد و گوناگون نوازشگر اهل دل است. کردستان را باید مهد موسیقی ایرانی قلمداد کرد، زیرا موسیقی کردی با موسیقیهای باستانی ایران نسبتی تمام و کمال دارد. در میان انواع بینظیر موسیقی کردی، هوره و شمشال از همه قدیمیترند. قدمت برخی از انواع موسیقی، به بیش از هزار سال و حتی به پیش از ظهور اسلام در ایران میرسد.
ترانههای مذهبی
سرچشمه ترانه به مذاهب اولیه انسان یعنی به دوره میتراییسم میرسد و ترانههای مذهبی بر کار و کشاورزی مقدم است از این رو دو مقام مشهور موسیقی کردها یعنی حیران و لاووک به دورههای پیش از اسلام نسبت داده میشود.
ترانههای کار
این ترانهها نیز از قدمت دیرین برخوردارند این ترانهها از آرزوهای انسانها، زندگی و آینده، شادیها و رنجها و بالاخره امید، تلاش و پویندگی سخنی میگوید. در فولکور کردی ترانههای عروسی، رقص، مشکزنی، خرمنکوبی و دوشیدن گاو وجود دارد. اشعار این ترانهها و واژههای آن از زبان سادهترین انسانها گرفته شده و تصویری طبیعی از احساسات دلدادگان جوان را بیان میکند.
ترانههای خانقاهی
از بخشهای اساسی آوازهای کردی، ترانههای خانقاهی است. دراویش کرد آنگاه که از شقاوت بیامان روزگار و تبعیضهای ناروا به ستوه میآیند برای رهایی از نامردیها و زرق و برق دنیای مادی، سر بر آستان خانقاه میسایند، موهای بلند را رها میکنند و هماهنگ با ذکر «لاالله الالله» و نوای پرطنین دف و نی و خواندن اشعار عرفانی، به خلسه فرو میروند، به تزکیه روح خود میپردازند و از پیر و مرشد خویش طلب یاری میجویند.
مولودی خوانی
مولودیخوانی نیز از مراسم عرفانی و پرشکوه کردها در روزها و شبهای ربیعالاول است. در این شبها در مساجد، خانقاهها و منازل، میلاد حضرت محمد (ص) جشن گرفته میشود. دراویش گورانی آهنگ مخصوص مولودی را با گروه دف سر میدهند.
نوای عزاداری
زنان میان سال هنگام عزاداری آهنگی به نام «لاونوره» را برای بازماندگان فرد رفته، سر میدهند.
لالایی
مادران برای خواباندن کودکان خود لالایی میخوانند این لالاییها از بیوفاییها میگوید اما مفهوم لغوی ترانهها سرشار از عشق مادر به کودک و آرزوهایی خوش برای فردای اوست. مادر در حین خواباندن کودک آموزش روح فرزند خود را مد نظر دارد و او را با ریتم و وزن که اساس زندگی آینده او بر آن استوار است. آشنا میسازد در قالب این لالاییها آینه تمام نمای فرهنگ قوم کرد است.
ترانههای محلی و اشعار مذهبی
بخش مهمی از فولکلور کردی در ترانههای بومی و محلی تجلی مییابد که مانند داستانهای غنایی، ریشه در فرهنگ اقوام دارد. سابقه تاریخی ترانههای حتی به نخستین روزهای زندگی قبیلهای و غارنشینی میرسد. تصاویر این اشعار از بافت زندگی اجتماعی و تولیدی در چهارچوب نظام شبانی و دامداری الهام میگیرد.